متن غزل شماره 82 از دیوان غزلیات حافظ را در ادامه میتوانید بخوانید و در انتها تفسیر این غزل برای فال آمده است.
آن تُرک پری چهره که دوش از بَرِ ما رفت
آیا چه خطا دید که از راهِ خطا رفت؟
تا رفت مرا از نظر آن چشمِ جهان بین
کس واقفِ ما نیست که از دیده چهها رفت
بر شمع نرفت از گذرِ آتشِ دل، دوش
آن دود که از سوزِ جگر بر سر ما رفت
دور از رخِ تو دم به دم از گوشهٔ چشمم
سیلابِ سرشک آمد و طوفانِ بلا رفت
از پای فتادیم چو آمد غمِ هجران
در درد بمردیم چو از دست دوا رفت
دل گفت وصالش به دعا باز توان یافت
عمریست که عمرم همه در کارِ دعا رفت
احرام چه بندیم؟ چو آن قبله نه این جاست
در سعی چه کوشیم؟ چو از مروه صفا رفت
دی گفت طبیب از سرِ حسرت چو مرا دید
هیهات که رنجِ تو ز قانونِ شفا رفت
ای دوست به پرسیدنِ حافظ قدمی نه
زان پیش که گویند که از دارِ فنا رفت
تفسیر فال
کارهای مهم را هرگز بازیچه نگیرید، زیرا در این صورت ممکن است به خطاهای جبرانناپذیری دچار شوید. شما سخنی گفتهاید که باعث رنجش عدهای از اطرافیانتان شده است؛ بنابراین، لازم است دل آنها را بدست آورید و با همدلی و محبت، روابط خود را ترمیم کنید. چرا که در دوران پیری و تنهایی، هیچ کس به جز یادها و خاطرات باقیمانده از دوستیها نیست که بتوانید با او همدلی کنید و سخن بگویید.در واقع، مانند ماهی که هرگاه از آب گرفته شود تازهتر میماند، اکنون نیز برای اصلاح روابط دیر نشده است. هنوز فرصتی دارید تا گام بردارید و بر روی قلبهای رنجیده خود نور امید بتابانید. فراموش نکنید که طبیب واقعی شما خداوند متعال است؛ لذا به سوی او روی آورده و دعا کنید تا شما را شفای دهد و از مشقات زندگی رها سازد. این عمل نه تنها آرامش روحی شما را فراهم میآورد بلکه میتواند منجر به احیای مجدد روابط انسانی ارزشمندتان نیز گردد.

منبع: پارسی دی
مجله شبونه