متن غزل شماره 436 از دیوان غزلیات حافظ را در ادامه میتوانید بخوانید و در انتها تفسیر این غزل برای فال آمده است.
آن غالیهخط گر سوی ما نامه نوشتی
گردون ورق هستی ما درننوشتی
هرچند که هجران ثمر وصل برآرد
دهقان جهان کاش که این تخم نکِشتی
آمرزش نقد است کسی را که در این جا
یاریست چو حوری و سرایی چو بهشتی
در مصطبه عشق تنعم نتوان کرد
چون بالش زر نیست بسازیم به خشتی
مفروش به باغ ارم و نخوت شداد
یک شیشه می و نوش لبی و لب کشتی
تا کی غم دنیای دنی ای دل دانا
حیف است ز خوبی که شود عاشق زشتی
آلودگی خرقه خرابی جهان است
کو راهروی اهل دلی پاک سرشتی
از دست چرا هِشت سرِ زلف تو حافظ
تقدیر چنین بود، چه کردی که نهِشتی ؟
تفسیر فال
از کاری که کردهاید به شدت پشیمان هستید و با وجود تلاشهای فراوانی که میکنید، به نظر میرسد که به نتیجهی مطلوبی نرسیدهاید. این احساس ناامیدی و تردید، شما را به گوشهگیری کشانده است، اما باید بدانید که با این رفتار نمیتوانید بر مشکلات خود فائق آیید. شما آنقدر خردمند هستید که میتوانید راهی برای رهایی از غم و اندوه خود بیابید. شاید دست تقدیر برایتان مسیری دشوار ترسیم کرده باشد، اما با توجه به دل پاک و نیت خیرخواهانهای که دارید، مطمئناً همه چیز در نهایت به خیر و صلاح شما ختم خواهد شد. زندگی همواره مملو از چالشهاست، اما ایمان و ارادهی قوی شما میتواند موانع را پشت سر بگذارد و نور امید را دوباره در زندگیتان روشن کند.

منبع: پارسی دی
مجله شبونه