برو به کارِ خود ای واعظ این چه فریادست | غزل شماره 35 حافظ

متن غزل شماره 35 از دیوان غزلیات حافظ را در ادامه میتوانید بخوانید و در انتها تفسیر این غزل برای فال آمده است.

برو به کارِ خود ای واعظ این چه فریادست
مرا فِتاد دل از ره، تو را چه اُفتادست؟

میان او که خدا آفریده است از هیچ
دقیقه‌ایست که هیچ آفریده نَگشادست

به کام تا نرساند مرا لبش، چون نای
نصیحتِ همه عالم به گوشِ من بادست

گدایِ کویِ تو از هشت خُلد، مستغنیست
اسیرِ عشقِ تو از هر دو عالم آزادست

اگر چه مستیِ عشقم خراب کرد ولی
اساسِ هستیِ من زان خراب، آبادست

دلا مَنال ز بیداد و جورِ یار که یار
تو را نصیب همین کرد و این از آن دادست

برو فِسانه مخوان و فُسون مدم حافظ
کز این فسانه و افسون مرا بسی یادست

تفسیر فال

دست به هر چه بزنی طلا می‌شود و این بدان معناست که با تلاش و کوشش خستگی‌ناپذیر، می‌توانی به موفقیت‌های بی‌نظیری دست یابی. کسب و کارت رونق خواهد گرفت و روزبه‌روز در مسیر ترقی و پیشرفت قرار خواهی گرفت. بنابراین، عجله کن؛ چرا که وقت به سرعت در حال گذر است. هر دقیقه و هر ثانیه از زندگی باید برایت اهمیت داشته باشد، زیرا زمان یکی از ارزشمندترین دارایی‌هایی است که در اختیار داریم.دو دلی و تردیدها را کنار بگذار؛ زمانی که اراده‌ای قوی داشته باشی، راه درست برایت روشن خواهد شد. ناله نکن از جور زمانه، زیرا با تغییر نگرش خود و تلاش مستمر، می‌توانی بر تمامی چالش‌ها فائق آویی. از این پس، انتظار داشته باش که همه چیز نصیب تو شود؛ چراکه حق توست که از مواهب زندگی بهره‌مند شوی و خوشبختی را تجربه کنی.

برو به کارِ خود ای واعظ این چه فریادست | غزل شماره 35 حافظ

فال حافظ

منبع: پارسی دی

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *