متن غزل شماره 312 از دیوان غزلیات حافظ را در ادامه میتوانید بخوانید و در انتها تفسیر این غزل برای فال آمده است.
بُشری اِذِ السَّلامةُ حَلَّت بِذی سَلَم
لِلّهِ حمدُ مُعتَرِفٍ غایةَ النِّعَم
آن خوش خبر کجاست؟ که این فتح مژده داد
تا جان فِشانَمَش چو زر و سیم در قَدَم
از بازگشتِ شاه در این طُرفِه منزل است
آهنگِ خصم او به سراپردهٔ عَدَم
پیمان شکن هرآینه گَردَد شکسته حال
انَّ العُهودَ عِندَ مَلیکِ النُّهی ذِمَم
میجست از سحابِ اَمل رحمتی ولی
جز دیدهاش مُعاینه بیرون نداد نَم
در نیلِ غم فُتاد سپهرش به طنز گفت
الآنَ قَد نَدِمتَ و ما یَنفَعُ النَّدَم
ساقی چو یارِ مَه رخ و از اهلِ راز بود
حافظ بخورد باده و شیخ و فقیه هم
تفسیر فال
کسی که به شما جفا کرده است، هماکنون خود در دام گرفتار شده است. ابرهای رحمت و برکت به سوی شما در حال حرکتاند و در عوض، جور و ظلم به سمت او روانه میشود. خوشبختانه، خبرهای خوب به شما میرسد و خبرهای بد به او منتقل میشود. بنابراین، لازم است راز خود را حفظ کنید و آن را نزدیک قلبتان نگه دارید. شکستن عهدی که با او داشتید، در واقع به نفع شماست؛ زیرا این تجربه ی ارزشمند فرصتی عالی برای ایجاد یک عهد جدید و مستحکمتر خواهد بود. این درس زندگی نشان میدهد که گاهی اوقات باید از تجربیات تلخ گذشته برای ساختن آیندهای روشنتر استفاده کنیم و بر اساس آن، روابط جدیدی را پایهگذاری کنیم که بیشتر با ارزشها و اصول ما هماهنگ باشد.

منبع: پارسی دی
مجله شبونه