متن غزل شماره 314 از دیوان غزلیات حافظ را در ادامه میتوانید بخوانید و در انتها تفسیر این غزل برای فال آمده است.
دوش بیماری چشم تو بِبُرد از دستم
لیکن از لطفِ لبت صورتِ جان میبستم
عشق من با خَطِ مشکین تو امروزی نیست
دیرگاه است کز این جامِ هِلالی مستم
از ثباتِ خودم این نکته خوش آمد که به جور
در سرِ کویِ تو از پایِ طلب ننشَستم
عافیت چشم مدار از منِ میخانهنشین
که دَم از خدمتِ رندان زدهام تا هستم
در رَهِ عشق از آن سویِ فنا صد خطر است
تا نگویی که چو عمرم به سر آمد رَستم
بعد از اینم چه غم از تیرِ کج اندازِ حسود
چون به محبوبِ کمان ابرویِ خود پیوستم
بوسه بر دُرجِ عقیقِ تو حلال است مرا
که به افسوس و جفا مُهرِ وفا نشکستم
صنمی لشکریَم غارتِ دل کرد و بِرَفت
آه اگر عاطِفَتِ شاه نگیرد دستم
رُتبَتِ دانشِ حافظ به فلک بَر شده بود
کرد غمخواریِ شمشادِ بلندت پَستم
تفسیر فال
شما انسانی بسیار وفادار و پایبند به اصول اخلاقی هستید و هیچ شرایطی نمیتواند شما را متقاعد کند که به عهد و پیمان خود خیانت کنید. همانطور که در تاریخ ادبیات فارسی نیز آمده است، وفا نشانهای از بزرگمنشی و صداقت در روابط انسانی است. شما به قدری به معشوق خود عشق میورزید که حاضر هستید تا هر زمان لازم باشد، در کنار او باقی بمانید و حتی بر مشکلات فائق آیید. تیرهای رقیبان و حسودان، همه بینتیجه ماندهاند، چرا که عشق واقعی چون کوه استوار است و نمیتوان آن را با دشنام یا حسادت متزلزل کرد.بیماری شما نیز همچون ابری تیره در آسمان زندگیتان خواهد گذشت و به زودی شفا پیدا خواهد کرد. نگران نباشید؛ چرا که غمها از زندگی شما رخت خواهند بست و با توکل بر خداوند، به حاجاتتان خواهید رسید. امیدواری یکی از بزرگترین سرمایههای انسان است که میتواند دلها را روشن کند و روحیهها را تقویت نماید. پس با آرامش خاطر پیش بروید و منتظر روزهای بهتر باشید.

منبع: پارسی دی
مجله شبونه