دیدی که یار، جز سَرِ جور و ستم نداشت | غزل شماره 78 حافظ

متن غزل شماره 78 از دیوان غزلیات حافظ را در ادامه میتوانید بخوانید و در انتها تفسیر این غزل برای فال آمده است.

دیدی که یار، جز سَرِ جور و ستم نداشت
بشکست عهد، وز غمِ ما هیچ غم نداشت

یا رب مگیرش ار چه دلِ چون کبوترم
افکند و کُشت و عزتِ صیدِ حرم نداشت

بر من جفا ز بختِ من آمد وگرنه یار
حاشا که رسمِ لطف و طریقِ کَرَم نداشت

با این همه هر آن که نه خواری کشید از او
هر جا که رفت، هیچ کَسَش محترم نداشت

ساقی بیار باده و با محتسب بگو
انکارِ ما مَکُن که چنین جام، جم نداشت

هر راهرو که ره به حریمِ درش نبرد
مسکین بُرید وادی و ره در حرم نداشت

حافظ بِبَر تو گویِ فصاحت که مدعی
هیچش هنر نبود و خبر نیز هم نداشت

تفسیر فال

چرا انسان عاقل باید کاری انجام دهد که در نهایت به پشیمانی و ندامت منتهی شود؟ این پرسش فلسفی، همواره ذهن انسان را به خود مشغول کرده است. از کارهایی که در گذشته انجام داده‌ای، ممکن است بسیار نادم و پشیمان باشی. احساس شکست می‌تواند بر روحیه‌ات سایه افکند و باعث شود که فکر کنی دیگر کسی تو را دوست ندارد یا اینکه از احترام برخوردار نیستی. اما باید بدانید که این احساسات زودگذر هستند و تاریخ نشان داده است که مرور زمان می‌تواند همه چیز را تغییر دهد. با گذشت زمان، زخم‌های روحی التیام پیدا خواهند کرد و مجدداً می‌توانی بر روی پاهای خود بایستی. مطمئن باش که این شکست تنها مقدمه‌ای برای پیروزی بزرگ‌تر است؛ ان‌شاءالله با تلاش و صبر، روزهای روشن‌تری در انتظارت خواهد بود.

دیدی که یار، جز سَرِ جور و ستم نداشت | غزل شماره 78 حافظ

فال حافظ

منبع: پارسی دی

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *