نکته‌ای دلکَش بگویم خالِ آن مَه‌رو ببین | غزل شماره 402 حافظ

متن غزل شماره 402 از دیوان غزلیات حافظ را در ادامه میتوانید بخوانید و در انتها تفسیر این غزل برای فال آمده است.

نکته‌ای دلکَش بگویم خالِ آن مَه‌رو ببین
عقل و جان را بستهٔ زنجیرِ آن گیسو ببین

عیبِ دل کردم که وحشی‌وضع و هرجایی مباش
گفت چشمِ شیرگیر و غنجِ آن آهو ببین

حلقهٔ زلفش تماشاخانهٔ باد صباست
جانِ صد صاحب‌دل آن جا بستهٔ یک مو ببین

عابدانِ آفتاب از دلبرِ ما غافل‌اند
ای ملامت‌گو خدا را رو مبین آن رو ببین

زلفِ دل‌دزدش صبا را بند بر گردن نهاد
با هوادارانِ ره رو حیلهٔ هندو ببین

این‌که من در جست‌وجوی او ز خود فارغ شدم
کس ندیده‌ست و نبیند مثلش از هر سو ببین

حافظ ار در گوشهٔ محراب می‌نالد رواست
ای نصیحت‌گو خدا را آن خمِ ابرو ببین

از مرادِ شاه منصور ای فلک سر برمتاب
تیزیِ شمشیر بنگر قوّتِ بازو ببین

تفسیر فال

شما فکر می‌کنید که باید در این چند صباح از زندگی خود به شادی و خوشگذرانی بپردازید. هرچقدر هم که دیگران به شما توصیه می‌کنند که درباره آینده نیز بیندیشید، ممکن است بگویید که چنین هستم، اما در واقع غافل از حقیقت هستید. دوستانتان با حیله و نیرنگ از شما سوءاستفاده می‌کنند و شما بدون آنکه متوجه شوید، در دام آنها گرفتار شده‌اید. باید بدانید روزی خواهد آمد که دیگر از عیش و طرب سیر شده‌اید و به خاطر عدم توجه به آینده، هیچ آهی در بساط نخواهید داشت. بنابراین، توصیه می‌شود که سرکشی نکنید و از نیروی بازوی خود در حال حاضر بهره ببرید. زمان برای خوشی کردن همیشه وجود دارد، اما مهمتر این است که برای ساختن آینده‌ای بهتر برنامه‌ریزی کنید تا از ثمرات آن بهره‌مند شوید. به یاد داشته باشید که زندگی تنها شامل لذت‌های زودگذر نیست؛ بلکه تحلیل درست شرایط کنونی و پیش‌بینی عواقب رفتارهایتان نیز اهمیت زیادی دارد.

نکته‌ای دلکَش بگویم خالِ آن مَه‌رو ببین | غزل شماره 402 حافظ

فال حافظ

منبع: پارسی دی

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *