متن غزل شماره 313 از دیوان غزلیات حافظ را در ادامه میتوانید بخوانید و در انتها تفسیر این غزل برای فال آمده است.
بازآی ساقیا که هواخواهِ خدمتم
مشتاقِ بندگیّ و دعاگویِ دولتم
زان جا که فیضِ جامِ سعادت فروغِ توست
بیرون شدی نُمای ز ظلماتِ حیرتم
هرچند غرقِ بحرِ گناهم ز صد جهت
تا آشِنایِ عشق شدم ز اهل رحمتم
عیبم مکن به رندی و بدنامی ای حکیم
کاین بود سرنوشت ز دیوانِ قسمتم
مِی خور که عاشقی نه به کسب است و اختیار
این موهبت رسید ز میراثِ فطرتم
من کز وطن سفر نَگُزیدَم به عمرِ خویش
در عشقِ دیدن تو هواخواهِ غربتم
دریا و کوه در رَه و من خسته و ضعیف
ای خِضْرِ پِی خجسته مدد کن به همتم
دورم به صورت از درِ دولتسرایِ تو
لیکن به جان و دل ز مقیمانِ حضرتم
حافظ به پیشِ چشم تو خواهد سِپُرد جان
در این خیالم اَر بدهد عمر مهلتم
تفسیر فال
در این اندیشه هستی که تمامی امور زندگیات را از نو آغاز کنی تا بتوانی گذشته را جبران نمایی. هر چند که ممکن است در این مسیر دچار خطاهایی شده باشی، ولی با انتخاب راه توبه و بازگشت به سوی خداوند، گامهای مثبت و مؤثری برداشتهای. از این لحظه به بعد، رحمت و لطف بیپایان خداوند شامل حال تو خواهد شد. خودت را به دست سرنوشت بسپار و با امید و ایمان پیش برو. اگرچه در حال حاضر احساس خستگی و ضعف میکنی، اما با همت بلند و اراده قوی میتوانی بار دیگر جوان و پرانرژی شوی. با باور به تواناییهایت، قادر خواهی بود تا به تمامی اهداف و مقاصد خود دست یابی. مطمئن باش که آنقدر عمر خواهی کرد که بتوانی به آرزوهایت نائل گردی؛ زیرا هر روز جدید فرصتی است برای شروع دوباره و رسیدن به موفقیتهای بزرگ.

منبع: پارسی دی
مجله شبونه