به جانِ خواجه و حقِ قدیم و عهدِ درست | غزل شماره 28 حافظ

متن غزل شماره 28 از دیوان غزلیات حافظ را در ادامه میتوانید بخوانید و در انتها تفسیر این غزل برای فال آمده است.

به جانِ خواجه و حقِ قدیم و عهدِ درست
که مونسِ دمِ صبحم، دعایِ دولتِ توست

سِرِشک من که ز طوفان نوح دست بَرَد
ز لوح سینه نیارَست نقشِ مهرِ تو شُست

بکن معامله‌ای، وین دل شکسته بخر
که با شکستگی ارزد به صد هزار درست

زبان مور به آصف دراز گشت و رواست
که خواجه خاتَمِ جم، یاوه کرد و باز نَجُست

دلا طَمَع مَبُر از لطفِ بی‌نهایتِ دوست
چو لافِ عشق زدی، سر بباز، چابک و چُست

به صدق کوش، که خورشید زایَد از نَفَسَت
که از دروغ سیه‌روی گشت صبحِ نخست

شدم ز دست تو شیدای کوه و دشت و هنوز
نمی‌کنی به ترحم، نِطاق سلسله سست

مرنج حافظ و از دلبر‌ان حِفاظ مجوی
گناه باغ چه باشد چو این گیاه نَرُست

تفسیر فال

افسوس، ایام گذشته که دیگر به آن‌ها دسترسی نداریم، هیچ سودی برای ما نخواهند داشت و نمی‌توانیم بر آن‌ها تکیه کنیم. به جای آن، بهتر است به آینده‌ای روشن و پربار بیندیشیم. تو در حال انجام معامله‌ای هستی که می‌تواند بسیار سودمند و ثمربخش باشد؛ اما باید مراقب باشی که طمع نکنید و از مسیر درست منحرف نشوید. صداقت و راستی باید همیشه در سرلوحه کارهای شما قرار گیرد؛ زیرا تنها با بیان حقیقت می‌توان بر روی روابط مستحکم‌تر بنا کرد. همچنین هرگز کار امروز را به فردا نیندازید، چرا که این تأخیر ممکن است فرصت‌های پیشرو را از شما بگیرد.در این میان، نباید نسبت به یار خود رنجیده خاطر باشید؛ بلکه باید تلاش کنید تا کدورت‌ها را کنار بگذارید و با قلبی باز در کنار هم باشید. فراموش کردن دروغ‌ها و بدی‌ها نه تنها بار سنگینی را از دوش‌تان برمی‌دارد، بلکه فضا را برای رشد عاطفی فراهم می‌آورد تا خورشید عشق دوباره بتواند بر زندگی‌تان بتابد و لبخندهایی پر از امید و محبت بر چهره‌تان بنشاند.

به جانِ خواجه و حقِ قدیم و عهدِ درست | غزل شماره 28 حافظ

فال حافظ

منبع: پارسی دی

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *