به جان او که گرم دسترس به جان بودی | غزل شماره 442 حافظ

متن غزل شماره 442 از دیوان غزلیات حافظ را در ادامه میتوانید بخوانید و در انتها تفسیر این غزل برای فال آمده است.

به جان او که گرم دسترس به جان بودی
کمینه پیشکش بندگانش آن بودی

بگفتمی که بها چیست خاک پایش را
اگر حیات گران مایه جاودان بودی

به بندگی قدش سرو معترف گشتی
گرش چو سوسن آزاده ده زبان بودی

به خواب نیز نمی‌بینمش چه جای وصال
چو این نبود و ندیدیم باری آن بودی

اگر دلم نشدی پایبند طره او
کی اش قرار در این تیره خاکدان بودی

به رخ چو مهر فلک بی‌نظیر آفاق است
به دل دریغ که یک ذره مهربان بودی

درآمدی ز درم کاشکی چو لمعه نور
که بر دو دیده ما حکم او روان بودی

ز پرده ناله حافظ برون کی افتادی
اگر نه همدم مرغان صبح خوان بودی

تفسیر فال

جانتان را برای رسیدن به مقصود در طبق اخلاص نهاده‌اید و ارزش فراوانی برای تحقق هدف خود قائلید. این نشان‌دهنده‌ی اراده‌ای قوی و پایدار است که در مواجهه با چالش‌ها و سختی‌ها، شما را به جلو می‌برد. شما معتقدید که در عین سکوت نیز باید سخن گفت، چرا که گاهی اوقات کلمات از طریق اعمال و رفتار ما به گوش دیگران می‌رسد. با این حال، ممکن است کمی خسته شده باشید و تمایل داشته باشید همه چیز را رها کنید؛ اما یک ندای درونی در دل شما وجود دارد که به شما می‌گوید باید صبر و تحمل بیشتری به خرج دهید. این تصمیم می‌تواند نشانه‌ای از ایمان و اعتقاد عمیق شما باشد. با خواندن نماز صبح، زمانی که روز جدیدی آغاز می‌شود، از خداوند طلب یاری می‌کنید تا مرادتان را برآورده سازد. این عمل نه تنها آرامش‌بخش است بلکه فرصتی برای تجدید قوا و تأمل درباره‌ی مسیر پیش رو فراهم می‌آورد.

به جان او که گرم دسترس به جان بودی | غزل شماره 442 حافظ

فال حافظ

منبع: پارسی دی

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *