متن غزل شماره 144 از دیوان غزلیات حافظ را در ادامه میتوانید بخوانید و در انتها تفسیر این غزل برای فال آمده است.
به سِرِّ جامِ جم آنگه نظر توانی کرد
که خاکِ میکده کُحلِ بَصَر توانی کرد
مباش بی می و مُطرب که زیرِ طاقِ سپهر
بدین ترانه غم از دل به در توانی کرد
گُلِ مرادِ تو آنگه نقاب بُگْشاید
که خدمتش چو نسیمِ سحر توانی کرد
گدایی درِ میخانه طُرفه اِکسیریست
گر این عمل بِکُنی، خاکْ زر توانی کرد
به عزمِ مرحلهٔ عشق پیش نِه قدمی
که سودها کنی ار این سفر توانی کرد
تو کز سرایِ طبیعت نمیروی بیرون
کجا به کویِ طریقت گذر توانی کرد
جمالِ یار ندارد نقاب و پرده ولی
غبارِ رَه بِنِشان تا نظر توانی کرد
بیا که چارهٔ ذوقِ حضور و نظم امور
به فیضبخشیِ اهلِ نظر توانی کرد
ولی تو تا لبِ معشوق و جامِ مِی خواهی
طمع مدار که کارِ دگر توانی کرد
دلا ز نورِ هدایت گر آگهی یابی
چو شمع، خندهزنان تَرکِ سر توانی کرد
گر این نصیحتِ شاهانه بشنوی حافظ
به شاهراهِ حقیقت گذر توانی کرد
تفسیر فال
جوانی یکی از بهترین و زیباترین دوران زندگی انسان است و باید آن را به نحو احسن سپری کرد. خوشی و شادی در این دوران اهمیت زیادی دارد، نه آنکه همواره در پی غم و اندوه باشیم. دستیابی به آرزوها و اهداف زندگی، اگرچه ممکن است در ابتدا دشوار به نظر برسد، اما بسیار سهل و آسان خواهد بود به شرط آنکه خود را بنده خدا دانسته و با تواضع در خانهی او گدایی کنیم. این سفر که پیش روی توست، سفری پرثمر و سودمند خواهد بود که میتواند راهگشای بسیاری از چالشها باشد. باید توجه داشت که نباید در کار خود دچار طمع شوی؛ زیرا طمع میتواند موجب تخریب تلاشهایت شود و مانع از موفقیتات گردد. به همین دلیل، برخورداری از خوششانسی امری مهم است؛ چرا که با روحیهای مثبت و ارادهای قوی، دست بر هر چیزی بگذاری، همانند طلایی ارزشمند خواهد شد.

منبع: پارسی دی
مجله شبونه