متن غزل شماره 47 از دیوان غزلیات حافظ را در ادامه میتوانید بخوانید و در انتها تفسیر این غزل برای فال آمده است.
به کویِ میکده هر سالِکی که رَه دانست
دری دگر زدن اندیشهٔ تَبَه دانست
زمانه افسر رندی نداد جز به کسی
که سرفرازیِ عالَم در این کُلَه دانست
بر آستانهٔ میخانه هر که یافت رَهی
ز فیضِ جامِ مِی اَسرار خانقَه دانست
هر آن که رازِ دو عالم ز خطِ ساغَر خواند
رُموزِ جامِ جم از نقشِ خاکِ ره دانست
ورایِ طاعتِ دیوانگان ز ما مَطَلَب
که شیخِ مذهبِ ما عاقلی گُنَه دانست
دلم ز نرگسِ ساقی اَمان نخواست به جان
چرا که شیوهٔ آن تُرکِ دل سیه دانست
ز جورِ کوکبِ طالع ،سَحَرگَهان چشمم
چنان گریست که ناهید دید و مَه دانست
حدیثِ حافظ و ساغر که میزند پنهان
چه جایِ محتسب و شِحنه، پادشَه دانست
بلندمرتبه شاهی که نُه رِواقِ سِپِهر
نمونهای ز خَمِ طاقِ بارگَه دانست
تفسیر فال
پلهای پشت سر خود را خراب نکن، زیرا هر قدمی که در مسیر زندگی برمیداری، بخشی از تجربیات و یادگیریهای تو را شکل میدهد. سرت را بالا بگیر و با اعتماد به نفس به آینده بنگر. هنوز رموز زندگی را بهطور کامل نمیدانی و این طبیعی است؛ چرا که هر فرد در مراحل مختلف زندگی خود، با چالشها و اسرار تازهای روبرو میشود. ستارهی دولت و اقبال تو چون ناهید، درخشان و پرنور است. این نور امید میتواند راههای جدیدی را پیش روی تو بگشاید.پیشنهاد خود را مطرح کن و دل به دریا بزن؛ یعنی نباید از ابراز نظرات یا ایدههایت هراسی داشته باشی. زمانی پیروز خواهی شد که خودت مشکلاتت را شناسایی کرده و برای حل آنها اقدام کنی، نه اینکه تنها به امید دیگران بنشینی. این روحیه کارآفرینی و استقلال فکری نه تنها باعث رشد فردی تو خواهد شد بلکه میتواند الهامبخش دیگران نیز باشد تا با قدرت بیشتری به سوی اهدافشان گام بردارند.
منبع: پارسی دی