متن غزل شماره 374 از دیوان غزلیات حافظ را در ادامه میتوانید بخوانید و در انتها تفسیر این غزل برای فال آمده است.
بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم
اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد
من و ساقی به هم تازیم و بنیادش براندازیم
شراب ارغوانی را گلاب اندر قدح ریزیم
نسیم عطرگردان را شِکَر در مجمر اندازیم
چو در دست است رودی خوش بزن مطرب سرودی خوش
که دست افشان غزل خوانیم و پاکوبان سر اندازیم
صبا خاک وجود ما بدان عالی جناب انداز
بود کان شاه خوبان را نظر بر منظر اندازیم
یکی از عقل میلافد یکی طامات میبافد
بیا کاین داوریها را به پیش داور اندازیم
بهشت عدن اگر خواهی بیا با ما به میخانه
که از پای خمت روزی به حوض کوثر اندازیم
سخندانیّ و خوشخوانی نمیورزند در شیراز
بیا حافظ که تا خود را به ملکی دیگر اندازیم
تفسیر فال
یک دست صدا ندارد، بلکه برای دستیابی به پیروزی و ریشهکنی بنیاد ظلم و ستم، باید با یکدیگر متحد شوید. اتحاد شما، قدرتی بینظیر را شکل میدهد که میتواند بر چالشها فائق آید و تغییرات مثبتی را در جامعه ایجاد نماید. در این زمان است که به نیازها و حاجات خود خواهید رسید؛ چراکه زمانی که افراد در کنار یکدیگر قرار میگیرند، تواناییهای جمعی آنها میتواند زمینهساز تحقق آرمانهای مشترک شود.شما ممکن است با فردی عالی مقام ملاقات کنید؛ شخصیتی که نه تنها تجربه و دانش لازم را داراست بلکه از منابع و امکاناتی نیز برخوردار است تا شما را در مسیرتان یاری دهد. این فرد میتواند به عنوان راهنمایی ارزشمند عمل کند که با بصیرت خود، شما را به سمت اهدافتان هدایت نماید.مطمئن باشید که اگر بر نیات خود پافشاری کنید و از خداوند دور نشوید، به خواستههایتان دست خواهید یافت. ایمان راسخ به نیروی بالاتر و استمرار در تلاش برای تحقق اهداف شخصی و جمعی میتواند شما را به موفقیتهایی بزرگ برساند.

منبع: پارسی دی
مجله شبونه