متن غزل شماره 351 از دیوان غزلیات حافظ را در ادامه میتوانید بخوانید و در انتها تفسیر این غزل برای فال آمده است.
حاشا که من به موسمِ گُل تَرکِ مِی کُنم
من لافِ عقل میزنم، این کار کِی کنم
مطرب کجاست تا همه محصولِ زهد و عِلم
در کارِ چنگ و بَربَط و آوازِ نِی کُنَم
از قیل و قالِ مدرسه حالی دلم گرفت
یک چند نیز خدمتِ معشوق و مِی کنم
کِی بود در زمانه وفا؟ جامِ مِی بیار
تا من حکایتِ جم و کاووسِ کِی کنم
از نامهٔ سیاه نترسم که روزِ حشر
با فیضِ لطفِ او صد از این نامه طِی کنم
کو پیک صبح؟ تا گلههای شبِ فِراق
با آن خجسته طالعِ فرخنده پِی کنم
این جانِ عاریت که به حافظ سپرد دوست
روزی رُخش ببینم و تسلیمِ وی کنم
تفسیر فال
شما در آستانه یک مرحله جدید و مهم از زندگیتان قرار دارید که به طور چشمگیری به رشد و تعالی عقلی دست یافتهاید. این زمان میتواند نقطه عطفی باشد که در آن احساس میکنید ظرفیتهای خود را به شکلی کاملتر به فعلیت برسانید. بنابراین، لازم است ایمان و عملتان را نیز با جدیت بیشتری کامل کنید تا در مسیر پیشرفت هر چه بیشتر گام بردارید.در این مرحله، ممکن است از تزویر و ریاکاریهایی که در اطرافتان مشاهده میکنید، ناراحت و دلخور باشید. این احساسات نشاندهندهی حساسیت شما به حقایق زندگی است و گواهی بر صداقت و راستگویی شما دارد. با توجه به اینکه لطف خداوند شامل حالتان شده است، فرصتی ارزشمند برای دریافت نامهای خاص فراهم آمده که میتواند تحولی شگرف در زندگی شما ایجاد کند.این نامه نه تنها موجب خوشحالی عمیق شما خواهد شد بلکه به عنوان توشهای معنوی نیز برای آخرتتان محسوب میشود؛ بنابراین، اهمیت آن را دست کم نگیرید. با اندوختن این تجارب ارزنده، میتوانید پایههای محکمی برای آیندهای روشنتر بنا کنید.

منبع: پارسی دی
مجله شبونه