حاصلِ کارگه کون و مکان این همه نیست | غزل شماره 74 حافظ

متن غزل شماره 74 از دیوان غزلیات حافظ را در ادامه میتوانید بخوانید و در انتها تفسیر این غزل برای فال آمده است.

حاصلِ کارگه کون و مکان این همه نیست
باده پیش آر که اسبابِ جهان این همه نیست

از دل و جان شرفِ صحبتِ جانان غرض است
غرض این است، وگرنه دل و جان این همه نیست

مِنَّتِ سِدره و طوبی ز پیِ سایه مکش
که چو خوش بنگری ای سروِ روان این همه نیست

دولت آن است که بی خونِ دل آید به کنار
ور نه با سعی و عمل باغِ جَنان این همه نیست

پنج روزی که در این مرحله مهلت داری
خوش بیاسای زمانی که زمان این همه نیست

بر لبِ بحرِ فنا منتظریم ای ساقی
فرصتی دان که ز لب تا به دهان این همه نیست

زاهد ایمن مشو از بازیِ غیرت، زنهار
که ره از صومعه تا دیرِ مغان این همه نیست

دردمندیِّ منِ سوختهٔ زار و نَزار
ظاهراً حاجتِ تقریر و بیان این همه نیست

نام حافظ رقمِ نیک پذیرفت ولی
پیش رندان رقمِ سود و زیان این همه نیست

تفسیر فال

مسئله به این کوچکی را بزرگ نکن. زندگی کوتاه و گذراست، پس چند صباحی را که زنده‌ای خوش باش و به خاطر مسائل کوچک و بی‌اهمیت خود را آزار نده. در این دنیای پر از چالش‌ها، واقعاً چه فایده‌ای دارد اگر تمام انرژی خود را صرف نگرانی درباره جزئیات بی‌ارزش کنی؟ آیا می‌خواهی همه چیز را بدون هیچ سعی و تلاشی به راحتی به دست بیاوری؟ برای دستیابی به هر هدفی، لازم است که گام‌هایی برداری و در مسیر درست تلاش کنی. تو در راه خدا قدم نمی‌گذاری ولی انتظار بهشت داری؛ آیا نمی‌بینی که این دو مورد چقدر با یکدیگر در تضاد هستند؟ نامت نیکوست، اما بهتر است عاقبت کاری که می‌کنی را مد نظر قرار دهی. به یاد داشته باش که زندگی فرصتی است برای رشد و پیشرفت، نه صرفاً برای نگرانی درباره مشکلات کوچک روزمره. با تفکر درست و تلاش مستمر می‌توانی آینده‌ای روشن‌تر بسازی.

حاصلِ کارگه کون و مکان این همه نیست | غزل شماره 74 حافظ

فال حافظ

منبع: پارسی دی

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *