خستگان را چو طلب باشد و قُوَّت نَبُوَد | غزل شماره 208 حافظ

متن غزل شماره 208 از دیوان غزلیات حافظ را در ادامه میتوانید بخوانید و در انتها تفسیر این غزل برای فال آمده است.

خستگان را چو طلب باشد و قُوَّت نَبُوَد
گر تو بیداد کنی شرطِ مُروَّت نَبُوَد

ما جفا از تو ندیدیم و تو خود نَپْسَندی
آنچه در مذهبِ اربابِ طریقت نبود

خیره آن دیده که آبش نَبَرَد گریهٔ عشق
تیره آن دل که در او شمعِ محبت نبود

دولت از مرغِ همایون طلب و سایهٔ او
زان که با زاغ و زَغَن شَهپَرِ دولت نبود

گر مدد خواستم از پیرِ مُغان عیب مکن
شیخ ما گفت که در صومعه همّت نبود

چون طهارت نَبُوَد کعبه و بتخانه یکیست
نَبُوَد خیر در آن خانه که عصمت نبود

حافظا علم و ادب ورز که در مجلسِ شاه
هر که را نیست ادب لایقِ صحبت نبود

تفسیر فال

مردانگی و مروت ایجاب نمی‌کند که بخواهی به ضعیفان زور بگویی و بر آن‌ها تسلط یابی. این رفتار نه‌تنها نشانه‌ای از قدرت نیست، بلکه نشان‌دهنده‌ی ناتوانی در کنترل نفس و احساسات انسانی است. در مواقعی ممکن است تحت تأثیر سخنان مردم قرار بگیری و آنچه را که برای خود نمی‌پسندی، انجام دهی. این تأثیرات اجتماعی می‌تواند تو را از مسیر درست منحرف کند و باعث شود که شمع دلت خاموش شده و قلبت به تاریکی گراید.علاوه بر این، همواره باید به یاد داشته باشیم که در چنین شرایطی بهترین راهکار، طلب یاری از خداوند متعال است نه اتکا به بندگان او. انسان باید با عزت نفس و اعتماد به نفس خود، در برابر چالش‌ها ایستادگی کند. از سوی دیگر، هر کاری را با وضو انجام بده تا لایق درگاه حق باشی؛ زیرا پاکیزگی روحانی و جسمانی می‌تواند موجب آرامش خاطر شده و تو را در مسیر درست زندگی هدایت کند.

خستگان را چو طلب باشد و قُوَّت نَبُوَد | غزل شماره 208 حافظ

فال حافظ

منبع: پارسی دی

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *