متن غزل شماره 224 از دیوان غزلیات حافظ را در ادامه میتوانید بخوانید و در انتها تفسیر این غزل برای فال آمده است.
خوشا دلی که مدام از پِی نظر نرود
به هر دَرَش که بخوانند بیخبر نرود
طمع در آن لبِ شیرین نکردَنَم اولی
ولی چگونه مگس از پِی شکر نرود
سوادِ دیدهٔ غمدیدهام به اشک مشوی
که نقشِ خالِ توام هرگز از نظر نرود
ز من چو بادِ صبا بویِ خود دریغ مدار
چرا که بی سرِ زلفِ توام به سر نرود
دلا مباش چنین هرزه گَرد و هرجایی
که هیچ کار ز پیشت بدین هنر نرود
مکن به چشمِ حقارت نگاه در منِ مست
که آبرویِ شریعت بدین قَدَر نرود
منِ گدا هوس سروقامتی دارم
که دست در کمرش جز به سیم و زر نرود
تو کز مکارمِ اخلاق عالَمی دگری
وفایِ عهدِ من از خاطرت به در نرود
سیاه نامهتر از خود کسی نمیبینم
چگونه چون قلمم دودِ دل به سر نرود
به تاجِ هدهدم از رَه مَبَر که بازِ سفید
چو باشه در پِی هر صیدِ مختصر نرود
بیار باده و اول به دستِ حافظ ده
به شرطِ آن که ز مجلس سخن به در نرود
تفسیر فال
همگان به تو غبطه میخورند و این احساس شگفتانگیز ناشی از ویژگیهای بارز توست؛ زیرا در هیچ کاری به طمع نمیافتی و برای مال دنیا حریص نیستی. دل بزرگی داری که پر از نیکی و صداقت است، و به همین خاطر، خداوند تو را از زحمتهای دنیوی بینیاز میسازد. عهدی که با خود بستهای را هرگز فراموش نکن. این عهد به منزلهی یک قرارداد معنوی است که نه تنها موجب رشد شخصی تو میشود، بلکه برکاتش بر زندگی اطرافیان نیز تاثیرگذار خواهد بود. تاج دانایی بر سرت نهاده میشود، اما باید همواره مراقب وسوسهها و فریبهای شیطان باشی تا مبادا در دام او گرفتار شوی. حفظ آگاهی و هوشیاری در برابر چالشها، کلید موفقیت تو خواهد بود.

منبع: پارسی دی
مجله شبونه