رو بر رَهَش نهادم و بر من گذر نکرد | غزل شماره 139 حافظ

متن غزل شماره 139 از دیوان غزلیات حافظ را در ادامه میتوانید بخوانید و در انتها تفسیر این غزل برای فال آمده است.

رو بر رَهَش نهادم و بر من گذر نکرد
صد لطف چشم داشتم و یک نظر نکرد

سیلِ سرشک ما ز دلش کین به در نَبُرد
در سنگِ خاره قطرهٔ باران اثر نکرد

یا رب تو آن جوانِ دلاور نگاه‌دار
کز تیرِ آهِ گوشه‌نشینان حذر نکرد

ماهی و مرغْ دوش ز افغانِ من نَخُفت
وان شوخْ‌دیده بین که سر از خواب برنکرد

می‌خواستم که میرَمَش اندر قدم چو شمع
او خود گذر به ما چو نسیمِ سحر نکرد

جانا کدام سنگدلِ بی‌کفایت است
کاو پیشِ زخمِ تیغِ تو جان را سپر نکرد؟

کِلکِ زبان‌بریدهٔ حافظ در انجمن
با کس نگفت رازِ تو تا تَرکِ سر نکرد

تفسیر فال

امیدوار باش و به آینده روشنت بنگر. ناامیدی همیشه نشانه‌ای از عدم تحقق آمال و آرزوهاست، و باید به یاد داشته باشی که زندگی پر از چالش‌ها و فرصت‌های تازه است. بالاخره یکی از نیات نیک تو، که با قلبی پاک و جدیت دنبال می‌کنی، مورد قبول خداوند متعال واقع خواهد شد. این غصه‌ای که هم‌اکنون بر دوش خود حمل می‌کنی نه تنها بر روحیه تو تأثیر منفی گذاشته بلکه اطرافیان و عزیزانت را نیز تحت تأثیر قرار داده است؛ زیرا آنها نیز از غم تو رنج می‌برند. بنابراین، لازم است که خود را کنترل کنی و در مقابل ناامیدی ایستادگی کنی. به امیدواری بچسب و با مثبت‌اندیشی به سوی اهداف‌ات گام بردار؛ چراکه هر تاریکی در نهایت به نور ختم خواهد شد.

رو بر رَهَش نهادم و بر من گذر نکرد | غزل شماره 139 حافظ

فال حافظ

منبع: پارسی دی

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *