ستاره‌ای بدرخشید و ماهِ مجلس شد | غزل شماره 167 حافظ

متن غزل شماره 167 از دیوان غزلیات حافظ را در ادامه میتوانید بخوانید و در انتها تفسیر این غزل برای فال آمده است.

ستاره‌ای بدرخشید و ماهِ مجلس شد
دل رمیدهٔ ما را رفیق و مونس شد

نگارِ من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مسأله‌آموزِ صد مُدَرِّس شد

به بویِ او دلِ بیمارِ عاشقان چو صبا
فدایِ عارضِ نسرین و چشمِ نرگس شد

به صدرِ مَصطَبه‌ام می‌نِشانَد اکنون دوست
گدایِ شهر نِگَه کُن که میرِ مجلس شد

خیالِ آبِ خِضِر بست و جامِ اسکندر
به جرعه‌نوشیِ سلطان ابوالفَوارِس شد

طرب‌سرایِ محبت کنون شود مَعمور
که طاقِ اَبرویِ یارِ مَنَش مهندس شد

لب از تَرَشُّحِ مِی پاک کن برایِ خدا
که خاطرم به هزاران گُنَه مُوَسوِس شد

کرشمهٔ تو شرابی به عاشقان پیمود
که عِلم بی‌خبر افتاد و عقل بی‌حس شد

چو زر عزیزِ وجود است نظمِ من، آری
قبولِ دولتیان کیمیایِ این مس شد

ز راهِ میکده یاران عِنان بگردانید
چرا که حافظ از این راه رفت و مفلس شد

تفسیر فال

اگر تا به امروز دوست و همراهی نداشته‌ای، این موضوع به این دلیل است که خودت هیچ‌گاه تمایل نداشتی که درهای دوستی و ارتباط را به روی خود بگشایی. شاید تصور می‌کردی که دنیا بر وفق مرادت نیست و شرایط زندگی‌ات به گونه‌ای پیش نمی‌رود که بتوانی از لحظات شادی و همدلی بهره‌مند شوی. اما باید بدانی که این دوران سخت به زودی به پایان می‌رسد و خوشبختی‌ها و فرصت‌های جدید در راه‌اند.اکنون زمان آن رسیده است که منفی‌باف نباشی و با نگاه مثبت به آینده بنگری. اجازه نده که نگرانی‌ها یا ترس‌هایت، اختیارت را از تو بگیرند. قدرت ایجاد روابط مؤثر و دوستانه در دستان خودت است؛ پس با اعتماد به نفس پیش برو، زیرا بخت و اقبال خوش حتماً در انتظار توست. زندگی پر از امکانات شگفت‌آور است، کافیست آن را با چشمانی باز ببینی.

ستاره‌ای بدرخشید و ماهِ مجلس شد | غزل شماره 167 حافظ

فال حافظ

منبع: پارسی دی

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *