متن غزل شماره 130 از دیوان غزلیات حافظ را در ادامه میتوانید بخوانید و در انتها تفسیر این غزل برای فال آمده است.
سحر بلبل حکایت با صبا کرد
که عشقِ رویِ گل با ما چهها کرد
از آن رنگِ رُخَم، خون در دل افتاد
وز آن گلشن، به خارم مبتلا کرد
غلامِ همتِ آن نازنینم
که کار خیر بی روی و ریا کرد
من از بیگانگان دیگر ننالم
که با من هرچه کرد آن آشنا کرد
گر از سلطان طمع کردم، خطا بود
ور از دلبر وفا جُستَم، جفا کرد
خوشش باد آن نسیمِ صبحگاهی
که دردِ شب نشینان را دوا کرد
نقابِ گل کَشید و زلفِ سُنبل
گره بندِ قبای غنچه وا کرد
به هر سو بلبلِ عاشق در افغان
تَنَعُّم از میان، بادِ صبا کرد
بشارت بَر به کویِ می فروشان
که حافظ توبه از زهدِ ریا کرد
وفا از خواجگانِ شهر با من
کمالِ دولت و دین بوالوفا کرد
تفسیر فال
خود کرده را تدبیر نیست؛ این جمله بهخوبی نشاندهنده آن است که هر فرد باید مسئولیت اعمال خود را بر عهده گیرد و از پندهای دیگران بهرهمند شود. همت کن، و در مواقع دشوار از دوستان و نزدیکان خود یاری بخواه. در این مسیر، ریا و حیله را کنار بگذار؛ زیرا صداقت و راستگویی همواره بهترین راهنما در زندگی هستند. هنگامی که راه راست را پیش بگیری، متوجه خواهی شد که چگونه خداوند با رحمت بیپایانش، بلایا و مشکلات را به آسانی برطرف میکند. به یاد داشته باش که تو نیز باید دست از کجروی برداشته و با دل پاک به سوی خدا بازگردی. با او عهد و پیمان ببند تا در نهایت به فر دولت و کامیابی دست یابی، زیرا ایمان واقعی میتواند چراغ راه دشواریها باشد.

منبع: پارسی دی
مجله شبونه