متن غزل شماره 283 از دیوان غزلیات حافظ را در ادامه میتوانید بخوانید و در انتها تفسیر این غزل برای فال آمده است.
سحر ز هاتفِ غیبم رسید مژده به گوش
که دورِ شاه شجاع است، مِی دلیر بنوش
شد آن که اهلِ نظر بر کناره میرفتند
هزار گونه سخن در دهان و لب خاموش
به صوتِ چنگ بگوییم آن حکایتها
که از نهفتنِ آن دیگِ سینه میزد جوش
شرابِ خانگیِ ترسِ محتسب خورده
به رویِ یار بنوشیم و بانگِ نوشانوش
ز کویِ میکده دوشش به دوش میبُردند
امامِ شهر که سجاده میکشید به دوش
دلا دلالتِ خیرت کنم به راهِ نجات
مکن به فسق مباهات و زهد هم مَفُروش
محلِ نورِ تَجَلّیست رایِ انور شاه
چو قربِ او طلبی در صفایِ نیّت کوش
به جز ثنایِ جلالش مساز وِردِ ضمیر
که هست گوشِ دلش محرمِ پیامِ سروش
رموزِ مصلحتِ مُلک خسروان دانند
گدایِ گوشه نشینی تو حافظا مَخروش
تفسیر فال
رازها و درد دلهایت را به دقت حفظ کن و بر روی آنها سرپوشی محکم بگذار. این رازها میتوانند بارهایی سنگین باشند که در دل هر انسانی وجود دارد، اما بدان که خداوند بزرگوار تو را از بندی که در آن گرفتار هستی نجات خواهد داد، به شرط آنکه با تلاش و کوشش برای رسیدن به ایمان و صفای دل خود حرکت کنی. این مسیر نیازمند صبر، استقامت و جدیت است؛ زیرا تنها با تلاش مستمر میتوان به حقیقتی عمیقتر دست یافت. خودت بهتر از هر کس دیگری صلاح کار را میدانی؛ اگر از نتایج کارهای خود آگاه هستی، پس با صدای بلند یاعلی بگو و بدین ترتیب دریچهای جدید به روی خود باز کن. بدان که در این سفر تنها نیستی و گروهی نیز هستند که آمادهاند تا به تو کمک کنند، همراهانی که در کنار تو خواهند بود تا بر موانع غلبه کنی و قدمهای محکمتری برداری.

منبع: پارسی دی
مجله شبونه