صبا اگر گذری اُفتَدَت به کشور دوست | غزل شماره 61 حافظ

متن غزل شماره 61 از دیوان غزلیات حافظ را در ادامه میتوانید بخوانید و در انتها تفسیر این غزل برای فال آمده است.

صبا اگر گذری اُفتَدَت به کشور دوست
بیار نَفحِه‌ای از گیسوی مُعَنبَر دوست

به جانِ او که به شکرانه جان برافشانم
اگر به سویِ من آری پیامی از برِ دوست

و گر چنان که در آن حضرتت نباشد بار
برایِ دیده بیاور غباری از درِ دوست

منِ گدا و تمنایِ وصلِ او هیهات
مگر به خواب ببینم خیالِ منظرِ دوست

دل صِنوبَریَم همچو بید لرزان است
ز حسرتِ قد و بالای چون صنوبرِ دوست

اگر چه دوست به چیزی نمی‌خرد ما را
به عالمی نفروشیم مویی از سرِ دوست

چه باشد ار شود از بندِ غم دلش آزاد
چو هست حافظِ مسکین غلام و چاکر دوست

تفسیر فال

منتظر خبری هستید که به نظر می‌رسد برای رسیدن آن نیاز به صبر و تحمل زیادی دارید و این انتظار ممکن است شما را به دعا و نیایش وادار کند. در این لحظات دشوار، ناامید نشوید و به هیچ چیزی یا کسی شک نکنید. حسرت رسیدن این خبر نباید شما را از پای در بیاورد یا موجب دلسردی‌تان شود. بلکه باید با امید و ایمان پیش بروید، زیرا اگر با خدا باشید، بندهای غم و اندوهی که بر دل شما سنگینی می‌کند، سرانجام باز خواهد شد و آرامش دوباره به جانتان باز خواهد گشت. این صبر و استقامت شماست که می‌تواند در نهایت باعث رسیدن خوبی‌ها شود.

صبا اگر گذری اُفتَدَت به کشور دوست | غزل شماره 61 حافظ

فال حافظ

منبع: پارسی دی

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *