میرِ من خوَش می‌روی کاندر سر و پا میرمت | غزل شماره 92 حافظ

متن غزل شماره 92 از دیوان غزلیات حافظ را در ادامه میتوانید بخوانید و در انتها تفسیر این غزل برای فال آمده است.

میرِ من خوَش می‌روی کاندر سر و پا میرمت
خوش خِرامان شو که پیشِ قدِ رعنا میرمت

گفته بودی کی بمیری پیشِ من، تعجیل چیست؟
خوش تقاضا می‌کنی پیشِ تقاضا میرمت

عاشق و مخمور و مهجورم بتِ ساقی کجاست؟
گو که بِخرامَد که پیشِ سرو بالا میرمت

آن که عمری شد که تا بیمارم از سودایِ او
گو نگاهی کن که پیشِ چشمِ شهلا میرمت

گفته‌ای لعلِ لبم هم درد بخشد هم دوا
گاه پیش درد و گَه پیش مداوا میرمت

خوش خِرامان می‌روی چشمِ بد از رویِ تو دور
دارم اندر سر خیالِ آن که در پا میرمت

گرچه جایِ حافظ اندر خلوتِ وصلِ تو نیست
ای همه جایِ تو خوَش، پیشِ همه جا میرمت

تفسیر فال

تحولی عظیم و شگرف در وجود خود بوجود می‌آوری که این تحول نه تنها از جنبه مادی بلکه از نظر معنوی نیز حائز اهمیت است. این فرآیند به شما امکان می‌دهد تا به صورت همزمان با تغییرات فیزیکی، رشد و پیشرفت روحی را تجربه کنید. در این مسیر، تعجیل در اقدام و عمل جایز و حتی گاه ضروری است. شما از مکانی به مکان دیگر نقل مکان می‌کنید؛ این انتقال ممکن است با چالش‌ها و سختی‌هایی همراه باشد، اما باید بدانید که راحتی و آرامش پس از آن انتظار شما را می‌کشد. بنابراین، خیالات و آرزوهایی که در ذهن دارید را به مرحله عمل برسانید؛ زیرا با پیگیری این اهداف، از این پس زندگی شادتری را تجربه خواهید کرد که سرشار از دستاوردها و موفقیت‌های نوین خواهد بود.

میرِ من خوَش می‌روی کاندر سر و پا میرمت | غزل شماره 92 حافظ

فال حافظ

منبع: پارسی دی

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *