متن غزل شماره 157 از دیوان غزلیات حافظ را در ادامه میتوانید بخوانید و در انتها تفسیر این غزل برای فال آمده است.
هر که را با خطِ سبزت سرِ سودا باشد
پای از این دایره بیرون نَنِهَد تا باشد
من چو از خاکِ لحد لاله صفت برخیزم
داغِ سودای توام سِرِّ سُویدا باشد
تو خود ای گوهرِ یک دانه کجایی آخِر
کز غمت دیدهٔ مردم همه دریا باشد
از بُنِ هر مژهام آب روان است بیا
اگرت میلِ لبِ جوی و تماشا باشد
چون گل و مِی دمی از پرده برون آی و درآ
که دگرباره ملاقات نه پیدا باشد
ظِلِّ مَمدودِ خَمِ زلفِ توام بر سر باد
کاندر این سایه قرارِ دلِ شیدا باشد
چشمت از ناز به حافظ نکند میل آری
سرگرانی صفتِ نرگسِ رعنا باشد
تفسیر فال
هر کس با خداوند ارتباطی عمیق و صمیمی برقرار کند و از مسیر الهی خود منحرف نگردد، هیچ گونه غم و اندوهی به دل او راه نخواهد یافت. او در هر لحظه از عمر خود را وقف خدمت به خدا مینماید و در تلاش است تا رضایت الهی را جلب کند. در چنین وضعیتی، انسان باید فرصتهای زندگی را غنیمت شمارد، چرا که ممکن است بازگشتی به گذشته وجود نداشته باشد. شایسته است بر تو آفرین بگوییم که عقل و خردت به تو هدایت میدهد نه تنها احساسات زودگذر دلت. همچنین، خواندن نماز و تقویت ایمان، مسیری روشن و هموار برای تو فراهم میآورد؛ چرا که این اعمال عبادی موجب نزدیکی بیشتر به خداوند متعال شده و روح انسان را تقویت میکند.

منبع: پارسی دی
مجله شبونه