گرچه بر واعظِ شهر این سخن آسان نشود | غزل شماره 227 حافظ

متن غزل شماره 227 از دیوان غزلیات حافظ را در ادامه میتوانید بخوانید و در انتها تفسیر این غزل برای فال آمده است.

گرچه بر واعظِ شهر این سخن آسان نشود
تا ریا وَرزَد و سالوس مسلمان نشود

رندی آموز و کَرَم کُن که نه چندان هنر است
حَیَوانی که ننوشد مِی و انسان نشود

گوهرِ پاک بِباید که شود قابلِ فیض
ور نه هر سنگ و گِلی، لؤلؤ و مرجان نشود

اسمِ اعظم بِکُنَد کارِ خود ای دل، خوش باش
که به تَلبیس و حیَل، دیو مسلمان نشود

عشق می‌ورزم و امّید که این فَنِّ شریف
چون هنرهایِ دگر موجب حِرمان نشود

دوش می‌گفت که فردا بدهم کامِ دلت
سببی ساز خدایا که پشیمان نشود

حُسنِ خُلقی ز خدا می‌طلبم خویِ تو را
تا دگر خاطرِ ما از تو پریشان نشود

ذره را تا نَبُوَد همّتِ عالی حافظ
طالبِ چشمهٔ خورشیدِ درخشان نشود

تفسیر فال

دورنگ نباش و در مواجهه با هر انسانی که به او دوستی می‌ورزی، رنگ عوض نکن؛ چرا که این عمل نه تنها نشان از صداقت ندارد، بلکه هنر واقعی نیز به شمار نمی‌آید. فکر نکن که با این روش‌ها می‌توانی به اهداف خود دست یابی و خیلی زرنگ باشی. برای دیده شدن نامت در میان جمع، لازم نیست به هر اقدام یا عملی دست بزنی که ممکن است منجر به آسیب رساندن به دیگران شود. عشق ورزیدن و محبت کردن، حقیقتاً هنری والا است که نیازمند صداقت و خلوص نیت است. اگر همچنان بر ادامه‌ی این حیله‌ها پافشاری کنی، در نهایت با حسرت و پشیمانی مواجه خواهی شد. بنابراین، همت کن تا مسیر زندگی‌ات را تغییر دهی و به سوی راه‌هایی بروی که ارزش‌های انسانی را ارج نهی و روابط واقعی را برقرار سازی.

گرچه بر واعظِ شهر این سخن آسان نشود | غزل شماره 227 حافظ

فال حافظ

منبع: پارسی دی

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *