متن غزل شماره 204 از دیوان غزلیات حافظ را در ادامه میتوانید بخوانید و در انتها تفسیر این غزل برای فال آمده است.
یاد باد آن که نَهانَت نظری با ما بود
رَقَمِ مِهرِ تو بر چهرهٔ ما پیدا بود
یاد باد آن که چو چَشمت به عِتابم میکُشت
مُعْجِزِ عیسَویَت در لبِ شِکَّرخا بود
یاد باد آن که صَبوحی زده در مجلسِ انس
جز من و یار نبودیم و خدا با ما بود
یاد باد آن که رُخَت شمعِ طَرَب میافروخت
وین دلِ سوخته پروانهٔ ناپروا بود
یاد باد آن که در آن بزمگَهِ خُلق و ادب
آن که او خندهٔ مستانه زدی صَهبا بود
یاد باد آن که چو یاقوتِ قدح خنده زدی
در میانِ من و لعلِ تو حکایتها بود
یاد باد آن که نگارم چو کمر بَربَستی
در رکابش مَهِ نو پیکِ جهان پیما بود
یاد باد آن که خرابات نشین بودم و مست
وآنچه در مسجدم امروز کم است آنجا بود
یاد باد آن که به اصلاحِ شما میشد راست
نظمِ هر گوهرِ ناسُفته که حافظ را بود
تفسیر فال
ایام جوانی، که به نوعی نماد زندگی شاداب و پر از انرژی است، به سرعت سپری میشود و انسان را در دنیای خوشگذرانی و آسایش غرق میکند. اما باید در نظر داشت که این روزهای دلپذیر ممکن است ناگهان جای خود را به چالشها و رنجهای زندگی بدهند. از این رو، لازم است که در میانهی لذتهای جوانی، غفلت نکرده و همواره آگاه باشیم از اینکه چه حوادث ناگواری ممکن است در آینده پیش روی ما قرار گیرد. بنابراین، ضروری است که علاوه بر بهرهمندی از لحظات خوش زندگی، ذهن خود را برای مواجهه با مشکلات و سختیها نیز آماده کنیم. با داشتن این نگرش هوشیارانه، میتوانیم به جنگ با مشقات آینده برویم و از تواناییهایی که در طول ایام جوانی کسب کردهایم بهرهبرداری کنیم تا بتوانیم بر سختیها فائق آییم.

منبع: پارسی دی
مجله شبونه