متن غزل شماره 229 از دیوان غزلیات حافظ را در ادامه میتوانید بخوانید و در انتها تفسیر این غزل برای فال آمده است.
بخت از دهانِ دوست نشانم نمیدهد
دولت خبر ز رازِ نهانم نمیدهد
از بهرِ بوسهای ز لبش جان همیدهم
اینم همیسِتانَد و آنم نمیدهد
مُردم در این فِراق و در آن پرده راه نیست
یا هست و پرده دار نشانم نمیدهد
زلفش کشید بادِ صبا چرخِ سِفله بین
کانجا مجالِ بادِ وَزانَم نمیدهد
چندان که بر کنار چو پرگار میشدم
دوران چو نقطه رَه به میانم نمیدهد
شِکَّر به صبر دست دهد عاقبت ولی
بدعهدیِ زمانه زمانم نمیدهد
گفتم رَوَم به خواب و ببینم جمالِ دوست
حافظ ز آه و ناله امانم نمیدهد
تفسیر فال
صبر کردهای، تحمل کردهای و در راستای اعتقادات خود عبادت کردهای، اما اکنون در مییابی که نشانهای از رسیدن به آرزوها و مرادهای دلت نمیبینی. در این لحظات دشوار، ممکن است احساس کنی که دیگر چیزی برای جبران ضررهایی که متحمل شدهای نداری و به همین دلیل مانند دانهای بیثمر دور خودت میچرخی، بدون اینکه پیشرفتی ملموس را تجربه کنی. با این حال، باید به یاد داشته باشی که عاقبت اجر صبر و استقامت تو فرامیرسد؛ روزی خواهد آمد که ثمره زحماتت را خواهی دید و بدعهدی زمانه را فراموش خواهی کرد. این انتظار، همانند نوری است که در انتهای تونل تاریک زندگی میدرخشد و به تو قوت قلب میدهد تا همچنان بر مسیر خود ادامه دهی.

منبع: پارسی دی
مجله شبونه