به صوت بلبل و قمری اگر ننوشی می | غزل شماره 430 حافظ

متن غزل شماره 430 از دیوان غزلیات حافظ را در ادامه میتوانید بخوانید و در انتها تفسیر این غزل برای فال آمده است.

به صوت بلبل و قمری اگر ننوشی می
علاج کی کنمت آخرالدواء الکی

ذخیره‌ای بنه از رنگ و بوی فصل بهار
که می‌رسند ز پی رهزنان بهمن و دی

چو گل نقاب برافکند و مرغ زد هوهو
منه ز دست پیاله چه می‌کنی هی هی

شکوه سلطنت و حسن کی ثباتی داد
ز تخت جم سخنی مانده است و افسر کی

خزینه داری میراث خوارگان کفر است
به قول مطرب و ساقی به فتوی دف و نی

زمانه هیچ نبخشد که بازنستاند
مجو ز سفله مروت که شیئه لا شی

نوشته‌اند بر ایوان جنه الماوی
که هر که عشوه دنیی خرید وای به وی

سخا نماند سخن طی کنم شراب کجاست
بده به شادی روح و روان حاتم طی

بخیل بوی خدا نشنود بیا حافظ
پیاله گیر و کرم ورز و الضمان علی

تفسیر فال

برای آینده‌ی خود، توشه‌هایی فراهم کن و پس‌اندازی از مال خود به‌عمل آور. زیرا آینده‌ای نامعلوم و غیرقابل پیش‌بینی در انتظار توست که ممکن است سرشار از چالش‌ها و فراز و نشیب‌های غیرمنتظره باشد. شاید رویدادهایی پیش بیاید که تو را مجبور کند به پس‌اندازهایت تکیه کنی و این منابع مالی می‌تواند در مواقع بحران یا نیاز به یاری‌ات بیاید. همچنین، دیگران را از اطرافت پراکنده نکن؛ زیرا روابط انسانی ارزشمند هستند و افراد نزدیک به تو می‌توانند در آینده به یاری‌ات بشتابند، چه در عرصه‌های احساسی و چه اقتصادی.به یاد داشته باش که هیچ مقامی یا ثروتی ماندگار نیست؛ بنابراین باید بیشتر بر روی فردای خود تمرکز کنی. امید نداشته باش که ثروت ناگهانی و بدون تلاش به تو اعطا خواهد شد. بلکه باید با برنامه‌ریزی صحیح و تلاش مستمر، برای آینده‌ای بهتر آماده شوی. زندگی پر از درس‌هاست؛ هر کمکی که امروز انجام دهی می‌تواند فردا برایت مثمرثمر باشد، پس هوشیارانه عمل کن و قدم‌های مطمئنی برای تأمین امنیت مالی خود بردار.

به صوت بلبل و قمری اگر ننوشی می | غزل شماره 430 حافظ

فال حافظ

منبع: پارسی دی

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *