متن غزل شماره 21 از دیوان غزلیات حافظ را در ادامه میتوانید بخوانید و در انتها تفسیر این غزل برای فال آمده است.
دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست
گفت با ما منشین، کز تو سلامت برخاست
که شنیدی که در این بزم، دمی خوش بنشست؟
که نه در آخرِ صحبت به ندامت برخاست
شمع اگر زان لبِ خندان به زبان، لافی زد
پیشِ عشاقِ تو شبها به غَرامت برخاست
در چمن، بادِ بهاری ز کنار گل و سرو
به هواداریِ آن عارض و قامت برخاست
مست بگذشتی و از خلوتیانِ ملکوت
به تماشایِ تو آشوبِ قیامت برخاست
پیشِ رفتار تو پا برنگرفت از خِجلت
سروِ سرکش که به ناز از قد و قامت برخاست
حافظ این خرقه بینداز مگر جان ببری
کآتش از خرقهٔ سالوس و کرامت برخاست
تفسیر فال
ایمان خود را قویتر کن تا از رنج و ملامت بهطور کامل نجات یابی. با تقویت ایمان، میتوانی بر تمام مشکلات فائق آینی و گرفتاریت به تدریج برطرف خواهد شد. اگر در عین وجود غم و اندوه، توانستی لبخند را بر چهره آورده و خندهای از دل برآوری، در حقیقت شاهکاری بزرگ خلق کردهای. این عمل نه تنها نشانهای از قدرت درونی توست، بلکه نشاندهندهی عشق و امیدی است که هرگز نباید از آن دست برداری. کسانی که در این مسیر دشوار به حمایت تو میپردازند، همان افرادی هستند که تو را از آشوبها و غوغاهای زندگی نجات میدهند و همواره در کنار تو خواهند بود.حالا زمان آن رسیده است که تغییری بنیادین در خود و افکار خود ایجاد کنی. بدیها و کینهها را همچون آتشی سوزان بسوزان تا جایی برای خوبیها بگشایی. بخشندگی را در وجود خود پرورش بده؛ زیرا این ویژگی است که نه تنها باعث رشد فردیت تو خواهد شد بلکه موجب ایجاد روابط مثبت با دیگران نیز خواهد گردید. با پذیرش تغییرات مثبت در زندگیات، میتوانی به آرامش واقعی دست یابی و نور امید را در دلهای اطرافیان خود روشن کنی.
منبع: پارسی دی