زهی خجسته زمانی که یار بازآید | غزل شماره 235 حافظ

متن غزل شماره 235 از دیوان غزلیات حافظ را در ادامه میتوانید بخوانید و در انتها تفسیر این غزل برای فال آمده است.

زهی خجسته زمانی که یار بازآید
به کامِ غمزدگان غمگُسار بازآید

به پیشِ خیلِ خیالش کشیدم اَبلقِ چشم
بدان امید که آن شهسوار بازآید

اگر نه در خمِ چوگان او رَوَد سَرِ من
ز سر نگویم و سر خود چه کار بازآید

مقیم بر سرِ راهش نشسته‌ام چون گرد
بدان هوس که بدین رهگذار بازآید

دلی که با سرِ زلفین او قراری داد
گمان مَبَر که بدان دل قرار بازآید

چه جورها که کشیدند بلبلان از دی
به بویِ آن که دگر نوبهار بازآید

ز نقش بندِ قضا هست امید آن حافظ
که همچو سرو به دستم نگار بازآید

تفسیر فال

خوشحال باش. روزی فرخنده و مبارک که مدتی طولانی در انتظار آن بودی، بالاخره به واقعیت پیوسته است و این دستاورد ارزشمند به خاطر صبر و امیدواری بی‌پایان توست. اکنون زمان آن است که دلت را آرام کنی و از نگرانی‌ها بکاهی. ستم‌هایی که در گذشته بر تو رفته، همگی باید به فراموشی سپرده شوند، زیرا تو اکنون به مرادت رسیده‌ای و موفقیت‌های جدیدی در انتظار توست. این واقعیت نه تنها حاصل تلاش‌های خودت است، بلکه بخشی از قضا و سرنوشت مقدر شده‌ات می‌باشد؛ سرنوشتی که با وجود چالش‌ها و سختی‌ها، تو را به این نقطه روشن رسانده است.

زهی خجسته زمانی که یار بازآید | غزل شماره 235 حافظ

فال حافظ

منبع: پارسی دی

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *