بیوگرافی آناهیتا شیرودی دختر شهید شیرودی و همسر و فرزندان
آناهیتا شیرودی با اسم کامل آناهیتا قربان شیرودی، دختر شهید خلبان علی اکبر شیرودی می باشد، که در تاریخ سال ۱۳۵۷ در باختران چشم به جهان گشوده است.
ایشان اصلیتش اهل شیرود محله تنکابن میباشد.
تحصیلات
خانم شیرودی در رشته مدیریت در شاخه منابع انسانی تحصیلکرده است و مدرک دانشگاهی خود را تا مقطع فوق لیسانس اخذ نموده است. همچنین در رشته مدیریت مدرک دکترا را دریافت کرده است.
او فرزند شهید خلبان علی اکبر شیرودی می باشد ودر پرونده کاری ایشان سمتها و سابقه های بسیاری دیده می شود.
ایشان در شهر باختران به دنیا آمده است.
شهید شیرودی سه فرزند به اسم های آناهیتا، عادله و اباذر دارد، که آناهیتا فرزند نخست ایشان حساب می شود.
وی بیان میکند: من در شیرود محله تنکابن به دنیا آمده ام. در واقع با لهجه اصفهانی صحبت میکنم ، ولی پدر و همسر و خویشان همسر من تمامی اهل شیرود محله می باشند.
آناهیتا شیرودی، دختر شهید خلبان علی اکبر شیرودی هنگامی که پدر ایشان به فیض شهادت دست یافت فقط دو سال سن داشته است.
خلبان شهید علی اکبر شیرودی در تاریخ اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۰ شهید شدند.
سابقه شغلی
آناهیتا شیرودی ریاست مجموعه فرهنگی ورزشی شهید کشوری در خیابان شهید طالقانی تهران میباشد و به دلیل اینکه ایشان ریاست مجموعه ورزشگاه شهید شیرودی تهران را قبول نکرده است بیان میکند :به من اینطوری راحت تر می باشم.
او فعالیتش را از زمینه ورزش بانوان آغاز کرده است. چندی در بخش برپایی مسابقات بوده است و چندی در بخش آموزش وچندین مسؤل اداری ورزش بانوان را برعهده داشته و پس از آن در امور مجلس فعالیت نمود.
از سایر سوابق فعالیتی ایشان که در امور رفاهی مشاور معاون وزیر و اکنون ریاست ورزشی ورزشگاه شهید کشوری را بر عهده دارد را میتوان نام برد.
ایشان سابقه ۲۰ سال فعالیت در وزارت ورزش و جوانان را در پرونده کاری خود به ثبت رسانیده است و ارتباط بسیار خوبی با دختر های شهید صیاد شیرازی و شهید بابایی و بروجردی را نیز دارد.
بیان شده که به هیچ عنوان از تسهیلات بنیاد شهید استفاده نکرده است و همواره مستقل می باشد.
قسمتی از مصاحبه آناهیتا شیرودی
هنگامی که پدر به فیض شهادت یافتند من ۳ سال سن داشتم و خود هیچ خاطرهای از پدرم به یاد ندارم.
ایشان برایم همواره مانند یک قهرمان بوده.
به یاد دارم که همواره در مدرسه، خانواده و جامع و در هرکجا اسم پدر برده میشد تنها از رشادت ها و خاطره های ایشان تعریف میکردند.
همرزمان پدر در اصفهان نیز همواره از خاطره های ایشان صحبت مینمودند.
من پدر را ندیدم، ولی در واقع میتوانم تصور نمایم که اگر بود چطور پدری می توانست باشد.
از همان موقع که پدر شهید شد بیان میکردند قهرمان و در همهی مقطع مدرسه به عنوان فرزند شهید قهرمان مطرح می شدم.
بمن به پدر همواره افتخار می نمایم، ولی همواره غمگین بودم و با خودم میگفتم اگر پدر خود بود بسیار بهتر میشد.
شوربختانه وضعیت ما فرزندان شهید نسبت به دیگر اشخاص بسیار دشوارتر می باشد.
این را نیز بیان کنم که ما همیشه در معرض افترا و طعنه بعضی ها می باشیم، حتی اگر قدرتمند و توانمندی را نیز داشته باشیم، اگر دانش کامل را داشته باشیم، حتی اگر پیشرفتی در زندگی نماییم باز هم طعنه و افترا میزنند، که فرزند شهید هستیم و به این دقتی نمیشود که هر یک از ما در جایگاهی که هستیم خود چه توانایی هایی داشته ایم، چه دانشی داریم، سابقه فعالیتی ما چه بوده است، همین که بیان میکنند آناهیتا فرزند شهید شیرودی می باشد پس دختر شهید شیرودی می باشد، که این جا حضور دارد!
بسیاری بر این باور هستند که ما از فرزند شهید بودن و این اوضاع شاد می باشیم، ولی در واقع به این صورت نمیباشد اوضاع ما بسیار دشوار می باشد.
من دوست دارم دنیا را بدهم، ولی برای یک لحظه پدر را ببینم.
مادر آناهیتا شیرودی چه کسی است
مادر من اهل اصفهان می باشد و پدر مادرم در همانجا یا یکدیگر آشنا شدند و با هم ازدواج نمودند.
پس از ازدواج به کرمانشاه سفر کردند مادرم در آن زمان ٢٢سال سن داشته که یک دختر سه ساله نیز داشته است که همسرش شهید شده و بایستی آن اوضاع را خود بر عهده میگرفت. به خاطر همین پس از اینکه پدر شهید شد مادر به اصفهان بازگشت.
من نیز آن زمان تا ۱۸ سالگی در اصفهان تحصیلاتم را ادامه دادم و پس از آن ازدواج نمودم و به تهران سفر کردم.
همچنین ببینید:
بیوگرافی آسیه باکری دختر شهید حمید باکری
یک خاطره از مادر در مورد پدر
مادر من خاطره های بسیاری در رابطه با زندگی و خانوادگی دارد.
مادر من همواره بیان میکند که پدر به چه اندازه در فعالیتهای خانه وی را یاری می نموده و بسیار مواظب مادر بوده و اینکه دختر دوست بوده است.
من اولین فرزند خانواده بودم و پدر نام مرا از روی معبد «آناهیتا» در کرمانشاه منصوب نمود.
پدر بر روی من بسیار حساس بود و مادر همواره بیان می کند که زمانی پدر از ماموریت بازمیگشت بیشترین دغدغه اش این بوده که زود مرا ببیند و وقتش را بامن سپری کند.
شما به هیچ عنوان دوست نداشتید مانند پدر خلبان بشوید؟
خیر، من به این فکر نکردم شاید به خاطر اینکه پسر نبودم. شاید اگه پسر بودم چیزهای دیگری را دوست می داشتم و فکر من به آنجا نیز می رفت.
وضعیت ازدواج و فرزند آناهیتا شیرودی
وی متاهل است و در سال ۷۶ با یکی از فامیل های خود به اسم ضیا ملکی ازدواج نموده است و حاصل آن دو فرزند به اسمهای امیر محمد و آیسا نیز است .
همسر ایشان در حال حاضر کارمند رسمی هوافضای ارتش میباشد.
انتخابات
دختر شهید شیرودی برای مشارکت در انتخابات مجلس حاضر گردید.
ایشان برای وارد شدن به رقابت انتخاباتی با افراد سیاسی مثل: مهدی چمران، محمدرضا باهنر و اسماعیل کوثری و صمیمی ریاست بنیاد شهید تهران مشورت نموده و در مورد مشارکت در انتخابات مجلس افزوده:
من آمده ام تا آبروی پدر خود را حفظ نمایم، نه که برای خود و خانواده کیسه بدوزم.
من اهل زد و بند و لابی نمی باشم و در رقابت انتخاباتی تنها حرف نمیزنم.
خانم شیرودی به طیف اصولگرا و اصلاح طلب معتقد نمی باشد و بیان میکند ما در کشور ایران نیروی انقلابی و غیر انقلابی وضد انقلابی بسیار داریم که بایستی به این صورت تقسیم بندی بشوند.
افزودنی است که شهید علی اکبر شیرودی در پایان به خلوصی که خواهان ایشان بود رسید