بیوگرافی عنایت آزغ دستفروش تجریش و کمک به حادثه دیدگان کلینیک سینا + تصاویر را در مجله شبونه مشاهده نمایید
بیوگرافی عنایت آزغ دستفروش
عنایت آزغ متولد ۱۳۷۰ در روستای هویج رامهرمز می باشد که برای کسب روزی حلال به تهران آمده و دست فروشی میکند
روزی در مقابل یک درمانگاه اقدام به پهن کردن بساط خود کرده تا بتواند چیزی را بفروشد و درآمدی برای خود به دست آورد
ناگهان صدای انفجار خیابان را فرا می گیرد و صدای مردمی که درخواست کمک می کنند
در حالیکه محل حادثه از شدت آتشسوزی که کسی جرات نمی کرد به کمک حادثه دیدگان برود اما عنایت آزغ به دل آتش زده جان خود را به خطر انداخت تا بتوانند افراد حادثه دیده را از محل آتشسوزی خارج کند
بدون شاید تا به حال درباره دهقان فداکار زیاد شنیده ایم و باید بدانیم که امروزه نیز به دهقانهای فداکاری هستند که همچون این پسر جوان جان خود را به خطر بیاندازند تا به همنوع خود کمک کند
این پسر جوان با شکستن شیشه ساختمان وارد خانه شده و توانست یک مادر و بچه اش را از شعله های آتش نجات دهد
او خیلی زود به شهرت رسید درباره تصمیمی که برای نجات حادثهدیدگان گرفته بود میگوید غیرتم اجازه نداد نمیتوانستم صبر کنم تنها بسوزند
انگار برای او فرقی میان جان خودش و دیگران نبود. صراحتا پاسخ میداد. صادقانه برایش جان آنها و خودش دو موضوع جدا نبودند و البته قبل از آنکه آن سخنها را با ما در میان بگذارد، ثابتشان کرده بود. او یازده زن و یک کودک را از میان آتش و دود نجات داده بود و حال ناراحت است برای کسانی که سوختند، اما توانست جان آنها را هم نجات بدهد.
فیلم صحبت های او را در زیر ببینید.
عنایت آزغ از لحظهای برای ما میگوید که به داخل آتش رفت او می گوید:
کمی پائینتر از تجریش ایستاده بودیم و مشغول دستفروشی بودم. ناگهان صدای انفجار آمد. به سرعت به سمت محل انفجار دویدم. به محل که رسیدم، تعدادی از خانمها را دیدم که در ساختمان حادثه دیده گرفتار مانده بودند و فریاد میزدند و کمک میخواستند.
همچنین ببینید:
رها نيك روش و احسان گنج خانلو تازه عروس و داماد جانباخته کلینیک سینا اطهر
عنایت آزغ ادامه داد: صدای کمک خواستنشان هر لحظه بلندتر میشد و ترس در میان صدایشان بیشتر. دیگر نتوانست صبر کنم و به داخل آتش زدم. از هر طبقه که بالا میرفتم شیشه هایش را میشکستم. لازم بود هوای خفه خارج شود. طبقات را یکی پس از دیگری طی کردم تا به زنان گرفتار رسیدم، یک نفر آنها حامله بود. توانستیم حدود ۱۰ نفر را نجات بدهیم.
وقتی دیدم خانمها در آتش و دود گرفتار مانده اند و کسی به کمکشان نمیرود غریتم اجازه نداد آنجا بایستم. به سمت آتش رفتم. وارد ساختمان شدم.
محمد مالی (فعال توئیتری خوزستانی) توئیت زد:
«برسانید به دست پیروز حناچی شهردار و محسن هاشمی رئیس شورای شهر تهران… قهرمان ماجرای تلخ آتشسوزی مرگبار کلینیک سینا اطهر، جوان رشید و شجاع اهل روستای باوج رامهرمز، عنایت آزغ است. او که بساط دستفروشیاش در تجریش را رها کرد و به دل آتش زد و ۷ زن را نجات داد. او را دریابید… »
حمید خدابخشی (کنشگر اجتماعی و محیط زیست) نوشت:
«تقدیر این بود که «عنایت آزغ» جوان برومند رامهرمزیِ اهل روستای باوج که روستایش در محاصره ۱۶۰ حلقه چاه نفت است ناچار از فقر برای دستفروشی آواره تجریش باشد! تا درآتش سوزی کلینیک سینااطهر(مهر) جانِ چندتن از هموطنان و کودکان را از مرگ حتمی را نجات دهد و قهرماناین واقعه تاسفبار باشد.»
تا دیروز پرسشم این بود که آیا بعد از 4 روز هیچ تقدیری از عنایت آزغ صورت نگرفته است؟ آیا شهرداری، شورای شهر، هلال احمر، آتشنشانی یا هیچ نهاد، سازمان، وزارتخانه و … از این جوان فداکار یادی کرده است؟
آیا امکانش نبود و نیست در یکی از این برنامههای ریز و درشت صداوسیما او را دعوت کنند و تقدیر کوچکی از او بعمل آید؟
حال شهردار تهران با او دیداری داشته و از او خواسته است که به خانواده بزرگ ایثارگران آتشنشان بپیوندد. اما همچنان این پرسش نسبت به سایر مسئولان و علی الخصوص صداوسیما به جای خود باقی است.
منبع عصر ایران