شبونه
بیوگرافی محمد رحمان نظام اسلامی و همسر و فرزندان +عکس و سوابق و زندگی شخصی او را در این صفحه از مجله شبونه مشاهده نمایید.
بیوگرافی محمد رحمان نظام اسلامی
رحمان نظام الاسلامی از مجریان قدیمی صدا و سیما بوده که سال‌ها در تلویزیون فعالیت کرده است
او متولد ۶ بهمن ۱۳۴۱ در شهر خرمشهر خوزستان می باشد
زمانی که ۲ ساله بود پدرش بر اثر تصادف جانش را از دست داد و زمانی که به ۱۰۰ سالگی رسید برادرش کریم در دفاع مقدس شهید شد
خبرنگاری در خط مقدم
او در هشت سال دفاع مقدس برای تهیه گزارش های جنگی از رزمنده ها و عملیات ها به خط مقدم
رفته و تلاش زیادی برای جمع آوری خبر در جبهه انجام داد
- همچنین ببینید بیوگرافی اقبال واحدی مجری و همسر و دو فرزندش
قطع پایش
محمد رحمان نظام اسلامی در اسفند ۱۳۶۲ در عملیات خیبر شرکت کرد و برای تهیه گزارش همراه رزمنده‌ها خط مقدم اعزام شد و بر اثر یک خمپاره پای خود را از دست داد
محمد رحمان نظام اسلامی در حال حاضر مدیریت گروه ایران و جامعه رادیو ایران را بر عهده دارد اما بسیاری از مردم ایران را با برنامه صبح بخیر آن می‌شناسند که در کنار واحدی این برنامه را اجرا می کرد
ابتلا به بیماری کرونا
محمد رحمان نظام الاسلامی در مرداد ۱۴۰۰ به بیماری کرونا مبتلا شد و چند روزی در بیمارستان بستری شده و تحت مراقبت‌های ویژه قرار گرفته است بعد از بستری شدن در بیمارستان شایعاتی مبنی بر درگذشت این مجری در فضای مجازی به خصوص شبکه‌های اجتماعی دست به دست منتشر شده که آقای نظام اسلامی به آن واکنش نشان داد و در ویدیوی اعلام کرد که حالش خوب است و به شایعات توجه نکنند
همسر و خانواده
درباره همسر و فرزندان و زندگی شخصی ایشان اطلاعات چندانی در رسانه‌ها وجود ندارد اگر شما از بیوگرافی و اطلاعاتی دارید میتوانید در قسمت دیدگاه پایین همین صفحه برای ما ارسال کنید
در زمان حمله دشمن و اشغال شهر خرمشهر شما چندساله بودید؟
در آن زمان من تازه ۱۸ ساله شده بودم. خرمشهر خیلی زودتر از شهرهای دیگر درگیر جنگ شده بود و با حمله‌های مرزی ارتش بعث این تحرکات کم‌کم آغاز می‌شد. مردم شهر در آن دوران حس کرده بودند که اتفاقاتی در راه است، اما شروع رسمی جنگ کمی دیرتر آغاز شد.
یادتان هست که اشغال شهر چگونه صورت گرفت؟
بله، تانک‌ها به سمت شهرها راه افتادند و جانفشانی مردم، سپاه، نیروهای بسیجی و ارتشی، دریایی و انتظامی با حداقل امکانات آغاز شد. در آن دوران نیروهای ما در طول روز دشمن را به لب مرز برمی‌گرداندند و آنها شبانه دوباره پاتک می‌زدند و وارد شهر می‌شدند. این تعقیب و گریزها نزدیک به ۳۵ روز به طول انجامید و سرانجام در روز چهارم آبان ۵۹ شهر سقوط کرد و به اشغال دشمن درآمد.