بیوگرافی محمود پاک نیت بازیگر و همسرش مهوش صبرکن و فرزندان +عکس

بیوگرافی محمود پاک نیت

محمود پاک نیت بازیگر تئاتر و سینما و تلویزیون متولد 10 دی سال 1331 از کازرون بوده و 70 سال سن دارد همسرش مهوش صبر‌کن بوده که در بسیاری از فیلم ها و سریالها با هم همبازی بوده اند پاک‌نیت در نقش حسام بیگ سریال روزی روزگاری درخشید و پس از آن در فیلم و سریال‌های بسیاری در نقش‌های متفاوت ایفای نقش کرده است نقش حسام بیگ راهزن در سریال روزی روزگاری گرفته تا نقش یعقوب پیامبر از مهمترین های انها بوده است.

محمود پاک نیت کیست و اهل کجاست

آقای محمود پاک نیک در تاریخ روز دهم دی ماه، سال ۱۳۳۱ در کازرون به دنیا آمده است.
ایشان اصلیتش شیرازی است.

وی هنگامی که پدرش به خاطر شغلش به یکی از شهرهای نزدیکی شهر شیراز به اسم کازرون انتقال یافته بود، ایشان هم در آن شهر به دنیا آمده است.

همسر محمود پاک نیک، خانم مهوش صبرکن که ایشان هم یکی از هنرپیشه های سینما، تلویزیون و تئاتر می باشد.

خانم مهوش صبرکن در تاریخ سال ۱۳۳۹ در شهر شیراز چشم به جهان گشوده است.

ماجرای آشنایی و ازدواج با مهوش صبرکن

آقای پاک نیک درباره‌ی آشنایی خود و همسرش مهوش صبر کن بیان می کند :

«در سال ۵۶ در یک نمایش تئاتر به اسم شاتره با مهوش آشنا شدم.

شاتره گیاهی می باشد، که برای بیمارهای گرما زده خیلی مفید می باشد و دمای بدن آنان را کاهش می‌دهد و من و مهوش در آنجا با یکدیگر همکار بودیم من نقش یک پسر کارگر را ایفا می نمودم و مهوش هم نقش شاهزاده خانم ، در همان نمایش تئاتری بود، که عاشق ایشان شدم و پس از دوسال او جواب مثبت به من داد و زندگی مشترکمان را آغاز نمودیم.»

خانم مهوش صبرکن در ادامه افزود:
«من آن وقت‌ها ١٨ سال بیشتر نداشتم و فقط به چیزی که اصلاً فکر نمی نمودم آن هم ازدواج بود.
به خاطر همین هیچ ملاک خاصی برای ازدواج نداشتم، ولی علاقه یمان به یکدیگر سبب شد، که با یکدیگر ازدواج کنیم.

شروع عفعالیت هنری

آقای پاک نیک فعالیت هنری خود را از سال ۴۸ در عرصه تئاتر آغاز نمود و در ۵۲ نمایش حاضر بود.
ایشان در سال ۵۲ دراداره ی کل فرهنگ و هنر مشغول به کار شد و فعالیت هنری خود را از سال ۶۷ در زمینه سینما و تلویزیون آغاز نمود و توانست به اخذ درجه یک هنری از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بشود.
ایشان با ایفای نقش در مجموعه «روزی روزگاری» شناخته شده و مشهور شد.

از سال ۷۰ در مجموعه های تلویزیونی مشغول به کار شد.

ایشان حدوداً ۱۳ نمایش را کارگردانی و ۵۲ تئاتر ایفا نموده است.

بازی زیبا و جذاب ایشان در مجموعه «پس از باران» مخاطبان زیادی را مجذوب خود نمود.
در مجموعه «یوسف پیامبر» هم در نقش یعقوب نیز بازی نموده است.

فیلم های محمود پاک نیت

آقای محمود پاک نیت بعد از مجموعه «شهرزاد» و «نفس گرم» در سال ۹۵ در مجموعه «پریا» هم بازی کرده است.
فیلم های سینمایی محمود پاک نیت از جمله:
گشتی ها سال ۶۶
تابستان ۵۸ سال ۶٨
جای امن سال ۷۲
آرایش مرگ سال ۷۳
قله دنیا سال ۷۴
لاک پشت سال ۷۵
سرزمین خورشید سال ۷۵
دنیای وارونه سال ۷۶
مرد عوضی سال ۷۷

جنگجوی پیروز از سال ۷۷
سیب سرخ حوا سال ۷۷
باشگاه سری سال ۷۷
دعوت به شام سال ٨٠
صنوبر سال ٨١
بی تو تنهایم سال ٨١
ایستگاه متروک سال ۸۱ عاشق عاشق مترسک سال ٨٢
سفر به هیدالو سال ٨۴
شهر آشوب سال ۸۴
دلشکسته سال ۸۷
زمهریر سال ۸۸.

سریال های تلویزیونی محمود پاک نیت

سیم حوت سال ۶٢
بهار بودی تو بودی سال ۶۴
روزی روزگاری سال ۷۰
پدر سالار سال ۷۳
شیخ مفید سال ۷۴
کهنه سوار سال ۷۶
فکر پلید سال ٧٧
چشم به راه سال ۷۷
هتل پیاده رو سال ۷۸
روشنتر از خاموشی سال ۷۹

پس از باران سال ۷۹
شب دهم سال ۸۸
راز شیوا سال ٨٠
وارث سال ۸۲
یوسف پیامبر سال ۸۷
ساختمان ۸۵ سال ۸۹
پشت کوه های بلند سال ۹۱
خاطرات مرد ناتمام سال ۹۱
خط سال ٩٣
هفت سنگ سال ۹۳
پرده‌نشین سال ۹۳
نفس‌گرم سال ۹۴
شهرزاد سال ۹۴
پریا سال ۹۵.

محمود پاکنیت از شیراز تا تهران از زبان خودش

حکایت آمدن من به تهران حکایت طولانی است. من از سال 50 به استخدام وزارت ارشاد شهر شیراز درآمدم و به موازت فعالیتم در این اداره، کارهایم را در حیطه بازیگری دنبال می‌کردم و حضور پررنگی را در عرصه تئاتر داشتم.

در سال 67، امرالله احمدجو بازی‌ام را در یک تئاتر دید و از من دعوت کرد تا در فیلم سینمایی او به نام “شاخه‌های بید” بازی کنم. بعد از مطالعه فیلمنامه از آن خوشم آمد و بازی در آن را پذیرفتم.

به همین خاطر دو ماه مرخصی گرفتم و چون بازی‌ام در این اثر به درازا کشید، مجبور شدم یک ماه مرخصی بدون حقوق بگیرم.

محمود پاکنیت میگوید وقتی بازی‌ام در این اثر به پایان رسید، دوباره به شیراز و سر کارم بازگشتم تا اینکه مدتی بعد پیشنهاد بازی در سریال “روزی روزگاری” مطرح شد.

این بار طی صحبت‌هایی که با مسوولان وزارت ارشاد شیراز داشتم، قرار بر این شد که به شبکه یک سیما مامور به خدمت شوم. بعد از بازی در این کار تازه به سرکارم بازگشته بودم که بازی در سریال “پدرسالار” به من پیشنهاد شد.

این بار هم به شبکه دو سیما مامور به خدمت شدم و در این سریال پرمخاطب بازی کردم. این رویه تا سال 74 ادامه داشت تا اینکه برای بازی در فیلم سینمایی “غزال” به کارگردانی مجتبی راعی، بار دیگر راهی تهران شدم.

این بار هم بعد از گذشت دو ماه فیلمبرداری کار به اتمام نرسید تا اینکه رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شیراز به همسرم پیغام داد این روند کاری پاک‌نیت مورد قبول ما نیست؛ به همین خاطر ما با ادامه مرخصی ایشان موافق نیستم.

به همسرتان بگویید از بین بازیگری و کار در اداره تئاتر یکی را انتخاب کند. وقتی همسرم این موضوع را با من در میان گذاشت به ‌شدت از این رفتار ناراحت شدم چرا که فکر می‌کردم کار بازیگری با کار من در وزارت ارشاد تداخلی ندارد و در هر حوزه می‌توانم انجام وظیفه ‌کنم.

این تصمیم به نظرم هضم ناشدنی بود. من 23 سال در آن اداره کار کرده بودم و جزو فعال‌ترین نیروهای آن مرکز بودم.

از طرفی کاری که انجام می‌دادم در راستای کارم در اداره بود اما وقتی با این بی‌مهری مواجه شدم، تصمیم گرفتم به تهران بیایم تا دیگر با چنین مشکلی مواجه نشوم؛

در حالیکه تا پیش از این من در فیلم و سریال‌های بسیار مطرحی بازی کرده بودم و همچنان در شهر شیراز و اداره فرهنگ و ارشاد کار می‌کردم و مشکلی از آن بابت نداشتم.

تا سال 74 که در وزارت ارشاد شیراز بودم، هر ساله در جشنواره‌های تئاتر شیراز شرکت می‌کردم و آثار مختلفی را روی صحنه‌ می‌بردم اما این صحبت‌ها باعث شد من یک تصمیم ناگهانی بگیرم.

زندگی در تهران خیلی سخت بود

طی مدتی که من و همسرم به تهران رفت و آمد داشتیم، به نوعی خودمان را با شرایط زندگی در این شهر وفق داده بودیم اما نکته‌ای که بیش از هر چیز در بدو ورود به تهران ما را اذیت ‌کرد.

آلودگی هوا و از آن مهم‌تر دوری از قوم و خویش و خانواده‌ها بود چون شیرازی‌ها به شدت افراد خانواده‌دوستی هستند و دوست دارند بیشتر وقت‌شان را در کنار خانواده و فامیل بگذرانند.

محمود پاکنیت عاشق مسافرت است

او میگوید کشور ما پر است از جاذبه‌های زیبای گردشگری. به همین خاطر کسانی که اهل سفر هستند باید اول کشور خودمان را حسابی بگردند و به شهرهای و روستاهای مختلف بروند.

و بعد سفرهای خارجی را آغاز کنند چرا که فکر می‌کنم کسی که کشورش را خوب نگشته و با فرهنگ سایر شهرهای سرزمینش آشنا نیست، سفر رفتن به سایر کشورها چندان معنایی پیدا نمی‌کند.

شغل ما بازنشستگی ندارد و افراد در هر سن و شرایطی به بازیگری ادامه می‌دهند؛ به همین خاطر نمی‌توانم برای زندگی در شیراز زمان خاصی را تعیین کنم.

اهل شعرم

مگر می‌شود شیرازی باشید و اهل شعر و شاعری و خواندن اشعار حافظ و سعدی نباشید. برای ما این دو بزرگوار فرای جایگاهی که در ادبیات دارند، عزیز هستند چرا که حضور آنها به این شهر اعتبار و برکت می‌دهد.

به همین خاطر از هر فرصتی که دست می‌دهد برای مطالعه اشعار آنها استفاده می‌کنم و به سر مزارشان در شیراز می‌روم و روحم را التیام می‌بخشم.