بیوگرافی معصومه جلیل پور قربانی اسید پاشی و تصاویر دلخراش از چهره بعد از اسید پاشی قربانی جدید را در مجله شبونه همراه با مصاحبه برای شما در نظر گرفتیم.
بیوگرافی معصومه جلیل پور قربانی اسید پاشی
بیوگرافی معصومه جلیل پور متولد 1371 در تبریز و دارای مدرک دیپلم و در شغل آرایشگری فعالیت می کرد.
او ساعاتی قبل از تحویل سال 97 دچار حادثه تلخ اسید پاشی اطرف دوست پسر و خواستگارش شد.
چند ساعت به سال تحویل مانده بود که این اتفاق افتاد.
بیوگرافی معصومه جلیل پور
جزئیات و نحوه اسید پاشی از زبان برادر قربانی
برادرش میگوید:دکترها میگویند ١٢درصد سوختگی درجه چهارم دارد.
چشمهایش را در بیمارستان نیکوکاری تبریز عمل کرده و به آنها پیوند قرنیه زدهاند.
چشمهایش حالا بسته است و بخیه خورده. دکترها گفتهاند تا وقتی دستهایش
را باز نکنیم، معلوم نمیشود که بینایی دارد یا نه.
عکس قبل و بعد از اسید پاشی معصومه جلیل پور
البته این را هم گفتند که اگر بیناییاش از دست رفته بود، چشمهایش را تخلیه میکردند.»
مخارج درمان را ما نداریم که بدهیم. بیمه هزینه را نمیپردازد؛ من یک مادر پیر دارم و خودم هم کارگر ساختمانیام.
برای هر چشمش ٢میلیون تومان هزینه عملش شده، یعنی روی هم ٤میلیون تومان شده است.
گفتهاند بریزید تا عمل کنیم، ما هم پولی نداشتیم و شناسنامه و کارت ملی مادرم را گرو گذاشتیم و چشمهایش را عمل کردیم.
بیمارستان سینا هم میگوید برای هر شب بستری در بیمارستان سینا،
٨٠٠هزار تا یکمیلیون تومان باید بپردازیم.
دکترها میگویند باید ٤ تا ٥ماه در بیمارستان بستری باشد.
اگر خَیرهایی هستند که میخواهند به معصومه کمک کنند،
ما از آنها میخواهیم برای درمان معصومه به او کمک کنند.»
بیوگرافی معصومه جلیل پور
نحوه اشنایی و شرح ماجرا از زبان معصومه جلیل پور
٢٦سالم است، متولد سال ٧١ و دیپلم دارم.ما در اینستاگرام با هم آشنا شدیم.
ارتباط خیلی زیادی نیز با هم نداشتیم، چون من سالن آرایشگاه داشتم و از صبح تا شب کار میکردم.
قبل از این هم یک ازدواج ناموفق داشتم و چون همسرم خلافکار بود از او جدا شدم و دیگر هم قصد ازدواج نداشتم.
محمد از اینستاگرام به من گیر داده بود و دست برنمیداشت، بعدش چندباری یکدیگر را دیدیم.
در دو ماه آخر او ولکن نبود، آدرس سالنم را در اینستاگرام گذاشته بودم، او دیده بود و هر روز میآمد دم در آرایشگاه.
پدرش آشپزخانه تهیه موادمخدر دارد و…
من هم قبلش به خانوادهام گفته بودم که او من را میخواهد و دست از سرم برنمیدارد.
صورت معصومه جلیل پور بعد از اسید پاشی
عکس معصومه جلیل پور قربانی اسید پاشی
محمد از همسرش جدا شده و قبل از آن به او خیانت کرده است.
گفتند او زورگیر و خفتگیر است. یکروز قبل از این اتفاق او آمد دنبالم تا با هم حرف بزنیم
بهش گفتم محمد من نمیخواهم و نمیتوانم با تو ازدواج کنم،
چون یکبار در زندگیام شکست خوردهام و نمیتوانم اینطوری ادامه دهم، دست از سرم بردار.
همانجا به دو زن که فاحشه بودند، زنگ زد و بعدش به من گفت تو فکر کردی زن برای من کم است؟
دوروبرم پر است، اما من تو را دوست دارم و میخواهم با تو باشم.
من هم گفتم اصلا از این به بعد به رویت هم نگاه نمیکنم، تو که الان جلوی من به زنهای دیگر زنگ میزنی، بعد از ازدواج میخواهی چه کار کنی.
البته این را بهانه آوردم، چون به دلیل خلافکار بودنش او را نمیخواستم. بعدش من را برگرداند خانه.
عکس معصومه جلیل پور زن تبریزی
روز حادثه اسید پاشی و جزئیات
آن روز قرار بود با مادرم به بازار برویم. به مادرم گفتم من میروم پایین، بعد شما بیا.
وقتی رفتم پایین دیدم دم در ایستاده، گفت یک لحظه بیا کارت دارم. من هم گفتم چه کارم داری؟
مگر من نگفتم که دوروبرم نیا و ولم کن، ولی خواهش کرد که بروم و جوابش را بدهم.
من رفتم نزدیکتر ولی سوار ماشین نشدم، او در ماشین را باز کرد و از موهایم من را کشید داخل.
خانه ما نزدیک بزرگراه پاسداران است، او من را به بزرگراه برد،
یک دور هم زد و هی میگفت تو هرچی بخوای من همان میشوم و تو را به خدا من را ول نکن.
من گفتم نه و دست از سرم بردار.
بعد کنار بزرگراه ماشین را نگه داشت و یک قمه درآورد، موهایم را گرفت و گفت سرت را میبرم.
من تقلا کردم که قمه را به من نزند و در آخر قمه را زد به دستم و دو انگشتم را برید.
من التماس میکردم که کاری با من نداشته باش و بعد قمه را انداخت
و از زیر صندلی من یک بطری یک لیتری برداشت، صندلیام را خواباند و روی سینهام نشست.
من اول فکر کردم آب است و فکر نمیکردم اسید باشد.
او همه اسید را روی صورت و بدنم ریخت و با پایش من را بیرون ماشین پرت و فرار کرد.
من حدود ٢٠دقیقه کنار اتوبان افتاده بودم و میسوختم. همه جایم میسوخت
تا اینکه مردم کمکم جمع شدند و آب رویم ریختند.
بعد هم به اورژانس زنگ زدند و من را به بیمارستان بردند.
چشمهایم خیلی تار میدید و بدنم میسوخت.
الان هم قیافهام را کلا از دست دادهام.
(گریه) مدام یاد این میافتم که اسید لباسهایم را سوزانده بود و
من لخت کنار خیابان افتاده بودم، آبرویم رفت. همه جمع شده بودند و از من فیلم میگرفتند.
عکس های معصومه جلیل پور
عکسهای قبل از اسیدپاشی را ببینید، من از صورتم راضی بودم،
الان نه از موهای بلندم و نه پوست سروصورتم چیزی نمانده.
قبل از این اتفاق خودم را در آینه نگاه میکردم و به خدا میگفتم
شکرت که من آنقدر صورت قشنگی دارم.
من فقط میخواهم عدالت اجرا شود. من صورتم را میخواهم،
میخواهم که صورتم را به من برگردانند.
من نمیتوانم اینطوری زندگی کنم. اگر من را ببینید میفهمید چه میگویم.
میخواهم به وضعیتم رسیدگی کنند. این آقا هنوز زنگ میزند و تهدید میکند،
میگوید من پول دارم و خانوادهام آشنا و پول دارند و فلان و بهمان میکنیم؛ ولی ما آنطوری نیستیم،
ما یک خانواده ساده و معمولی هستیم.
برادرم کارگر ساده است و من هم سالن آرایشگاه دارم که خرجمان را از آن درمیآوردیم.
خانهمان کوچک و اجارهای است. اگر عدالتی است باید برای من اجرا شود.
هر روز گریه میکنم و دکترها آرامبخش میزنند. میگویند افسرده شدهام.
با سلام مشکل بزرگی که هست مجازات اسید پاشی بسیار کم است بسیار کم فقط 5 سال زندان .در صورتی که به نظر من باید فرد اسید پاش را در روغن سرخ کنن تا این کار تکرار نشود.چون فرد اسید پاش یک انسان را کشته به این مرگ مرگ اجتماعی می گویند.
دوست گرامی اگر به ماده واحده مربوط به اسید پاشی مصوب اسفند 1337نگاه کنید متوجه می شوید که مجازات اسید پاشی اعدام نیز هست البته طبق شرایطی و صرفا حبس نیست.
سلام. من نمیدانم این طور جنایتها که اکثر مردم مجازات اعدام را برای ان کم میدانند چرا مسولین قانون سفت و سختی برای ان در نظر نمیگیرند؟
انکه مورد اسید پاشی قرار گرفته شاید روزی ده بار یا بیشتر بمیرد و زنده شود( انهم فقط از لحاظ جسمی).
افکار آدمهایی که اسید پاشی میکنن و آدمهایی که فکر به اینکار میکنن مسئلهست، اینکه حتی طرف اعدام بشه و یا قصاص صورت بگیره فقط صورت مسئله پاک میشه، آیا با قصاص یا اعدام فرد خاطی زندگی از دست رفته فرد قربانی برمیگرده؟ آیا زیباییش بهش برمیگرده؟ نه . قطعا باید خیلی سخت گیری از فروش و استفاده اسید صورت بگیرد، قطعا فرد اسید پاش باید حتی درصورت اعدام نشدن زندگی خودش رو وقف و صرف شخص قربانی بکنه، باید در این باره بارها و بارها در رسانهها هشدار داده بشه که کسی جرات نکنه حتی بهش فکر کنه.