مهرداد نیویورک کیست و کجاست؟ بیوگرافی مهرداد نیویورک خواننده لس آنجلسی و ماجرای قتل در تهران را در این صفحه از مجله شبونه مشاهده نمایید.
بیوگرافی مهرداد نیویورک
مهرداد نیویورک متولد ۱۳۴۵ در تهران بوده که در سن ۵۸ سالگی به قتل رسید او سالها در آمریکا اقامت داشت و در عرصه خوانندگی و تجارت املاک فعالیت میکرد او موفق شده بود از سن ۵۸ سالگی ثروت زیادی در ایران و آمریکا به دست آورد املاک او در ایران بیش از ۴۰۰۰ میلیارد قیمت داشت و در آمریکا نیز املاک دیگری در اختیار داشت.
مهرداد نیویورک به دلیل اینکه در دوران زندگی اش مدام مشغول کار و تجارت بود نتوانست صاحب فرزندی شود و به همین دلیل تصمیم گرفت که به ایران بیاید و ازدواج کند و صاحب ۲۰ فرزند شود تا املاکش را به نام آنها بزند برنامههای او توسط یک سردفتر در تهران به هم ریخت چرا که او را به قتل رساند تا بتواند اموالش را بالا بکشد.
ماجرای قتل
مهرداد نیویورک با نام شناسنامهای جعفر شریعتی که در لس آنجلس به عنوان خواننده مطرح میشده همچنین در تهران و در نزدیکی سیسنگان صاحب ملک و مغازههای میلیاردی بوده است، کشته شد.
قاتلین اعتراف نمودهاند دلیل قتل مهرداد نیویورک ثروت ۴هزار میلیارد تومانی وی بوده است که سبب شده ایشان را به قتل برسانند و اینکه بیان کردند پس از سوزاندن پیکر مهرداد نیویورک ۵ پلاتین شمارهدار که در بدن وی را میان زبالهها انداختند.
طی گزارشاتی، در ایام پایانی سال قبل سه زن جوان وارد دادسرای سرپرستی تهران شدند و از یک هنرمند لس آنجلسی شاکی شدند. یکی از آنها به قاضی سعید احمد بیگی سرپرست اخیر دادسرا افزود:
مدتی پیش یک خواننده لس آنجلسی ملقب به مهرداد نیویورک از آمریکا وارد کشور ایران شد و برای اجاره رحم با ما قراردادی را امضا کرد و با همسرش تصمیم داشتند از طریق رحم اجارهای بچههای خود را به دنیا بیاورند و ما نیز به دلیل نیاز مالی پذیرفتیم.
در این چند وقت مهرداد بیشتر از ۲ میلیارد تومان برای ما و بچههای خود هزینه کرد و به انتظار به دنیا آمدن آنان بود. ولی اکنون تا متولد شدن بچهها چیزی نمانده و از مهرداد هیچگونه اطلاعی نداریم و ما نمیدانیم با بچههای او را چه کار کنیم.
مهرداد نیویورک با اجاره رحم زنان گوناگون در پی ۲۰ فرزند برای ارثیه خود بود
با شکایت این سه زن تحقیقها توسط قاضی احمد بیگی شروع شد. همزمان با این ماجرای شخصی به اداره پلیس وارد شد و اعلام کرد که از خواننده لس آنجلسی خبری نیست و ایشان افزود:
مهرداد نیویورک دایی من است. ایشان تابعیت آمریکایی دارد و چند وقت پیش برای پیگیری املاک خود به کشور ایران آمده است. در این مدتی که در ایران بود با یک دختر به اسم سارا ازدواج نمود و قرار گذاشتند فرزندان خود را در رحم اجارهای به دنیا بیاورند،ولی اکنون به طور عجیبی ناپدید شده است.
مامورین برای پیدا کردن مردی از خواننده لس آنجلسی با همسر ایشان ملاقات کردند. ایشان افزود :مهرداد مال و اموال بسیاری در ایران دارد. من یکی از مغازههای او را اجاره کرده بودم و زمانی که به کشور ایران آمد از من درخواست ازدواج نمود. تصمیم داشت بچههای بسیاری داشته باشد و به خاطر اموال بسیاری که دارد دوست دارد که این اموال به فرزندان خود برسند برای همین قصد نمود از طریق رحم اجارهای چند فرزند به دنیا بیاورد. دو نفر از زنانی که این کار را میکردند، دوقلوهای ما را باردار شدند و زن سوم هم یک فرزند پسر باردار بود. مهرداد بسیار خوشحال بود که همزمان ۵ فرزند متولد میشوند و تصمیم گرفت تعداد آنها را به ۲۰ فرزند برساند. تا اینکه آخرین مرتبه که برای دیدن ویلاهای خود به شمال کشور رفت که ناگه ناپدید شد. قرار بر این بود پس از متولد شدن فرزندان خود راهی آمریکا شویم، اما دیگر او نیامد و هیچ اطلاعی از وی ندارم.
مهرداد نیویورک به چه صورت کشته شد؟
پیگیریهای تیم جنایی نمایانگر این بود، مهرداد از کشور خروج نکرده است. از طرف دیگر مشخص شد که جدیداً مال و املاک بسیاری از مهرداد به اسم سردفتری در غرب تهران ثبت گردیده است. این موضوع بسیار مشکوک بود و مامورین در پی سردفتر رفتند، ولی وی ادعا کرد که در دبی با واریز کردن دلار به حساب مهرداد املاکش را به طور قانونی به نام خود ثبت نموده است.
ایشان حتی یک نوشته از مهرداد و مبایعه نامهها را نشان داد که کارشناسان خط تایید نمودند، دست خط مهرداد میباشد. ولی در ادامه پیگیریها معلوم شد که سردفتر جوان با سرایدار خانه ویلایی مهرداد یوسف آباد تهران تماسهای مشکوکی داشته و مقداری پول به حساب هم واریز نمودهاند.
ارتباط این دو شخص بسیار مشکوک بود و هر دو دستگیر شدند. آنان زمانی که با مدارک و شواهد پلیس روبرو شدند اعتراف کردند که خواننده لس آنجلسی را به قتل رساندهاند و افزودند:
به خاطر مال و اموال بسیار مهرداد که بیشتر از ۴ هزار میلیارد تومان ارزش داشت، وسوسه شدیم که برای به دست آوردن این مال و اموال وی را به قتل برسانیم.
متهمین بیان کردند دو قاتل را مجبور کردیم که نقشه خود را عملی کنیم. یکی از آنان مدیر تبلیغات خواننده لس آنجلسی بود.
آتش زدن جسد مهرداد نیویورک در مهرآباد دماوند
متهمین قاتلین اجیر شده با اعترافات خود بازداشت شدند و افزودند که بعد از کشتن مهرداد نیویورک، خواننده لس آنجلسی پیکر وی را مثله نموده و در بیابانهای مهرآباد دماوند آتش زدند و اینکه مامورین با آنان به دماوند رفتند و قسمتی از پیکر این چهره لس آنجلسی را یافتند و برای انجام آزمایشات دیانای به پزشک قانونی دادند.
طی گزارشاتی، عاملین این جنایت افزودند : پس از آتش زدن جسد مهرداد نیویورک تقریباً ۵ پلاتین شمارهدار که در هنگام تصادف مهرداد نیویورک در کشور آمریکا در بدن او گذاشتند را برداشته و میان زبالهها انداختند، که همین نشان دهنده اعترافهای درست قاتلین بود.
مهرداد نیویورک اول دزدیده شد و پس از آن به قتل رسید. یکی از قاتلین اجیر شده ادعا نموده که در نقش مامور در پی این چهره رفته و وی را دزدیده تا بکشند. صحبتهای ما را با وی بخوانید:
آیا مقتول را میشناختید؟
خیر، به هیچ عنوان اطلاعی نداشتم که او خواننده است. من با سردفتر آشنایی داشتم. ایشان در پی من آمد و به من گفت با شخصی به اسم شاهرخ، مهرداد رو بدزدند و به دفترخانه او در غرب تهران ببریم و من برای پول خوبی که به من پیشنهاد داد پذیرفتم.
یعنی اطلاع نداشتید که برای انجام دادن قتل اجیر شدهاید؟
خیر .قرار بر این بود ما فقط آدم ربایی کنیم نه قتل. سرایدار خانه مقتول بیان میکرد که یک دختر به اسم النا دارد که مقتول به وی قول داده با او ازدواج کند ولی به ناگه زیر قول خود زده و به النا گفته بود که تو به آن صورت که من میخواهم زیبایی نداری. در واقع مقتول تصمیم داشته با یک دختر زیبا ازدواج نماید و ۲۰ فرزند داشته باشد.
سرایدار هم زمانی که میفهمد که قرار نیست با وی ازدواج نماید و با یک دختر به اسم سارا ازدواج کرده و تمام مال و اموال او از دست خانوادهاش خارج شده با سردفتر همدستی میکنند و مهرداد را میربایند و مال و اموال او را تصاحب میکنند.
بعد از ماجرایی اتفاق افتاد که نقشه آدمربایی مبدل به قتل شد؟
النا، دختر سرایدار از رفت و آمد مهرداد اطلاع داشت. وی به ما افزود که در شمال است. من نیز با یک جوان به اسم شاهرخ راهی ویلای مهرداد شدیم. من به عنوان مامور به منزل ورود کردم و با تزریق آمپول مهرداد را بیهوش کردم.
بعد از آن با کمک شاهرخ، مهرداد را دزدیدیم و راهی تهران شدیم.
وی را به دفترخانه بردیم. در واقع ده روز در آنجا او را گروگان گرفتیم.
در این مدت وی را شکنجه نموده و به اجبار منزل وی را به اسم سردفتر ثبت کردیم. از مهرداد اقرار نامه و یک نوشته گرفتیم و او هم از اینکه وی را به قتل نرسانیم تسلیم ما شد. ولی بعد از این ترس داشتیم که اگر او را آزاد کنیم ما را به پلیس لو بدهد. به خاطر همین مهرداد را خفه کردیم و جسد مثله شده او را حوالی دماوند انداختیم وآتش زدیم تا چهره اش شناسایی نشود.