بیوگرافی میترا محمدزاده خواهر نوید محمدزاده کیست + اینستاگرام و سوابق هنری او را در این صفحه از مجله شبونه مشاهده نمایید.
بیوگرافی میترا محمدزاده
میترا محمدزاده خواهر نوید محمدزاده از روانشناسان و نویسنده های حرفه ای ایرانی بوده که در حال حاضر در کانادا زندگی می کند و از سال ۲۰۱۲ به همراه پسر نوجوان خود مهرزاد به ونکوور کانادا مهاجرت کرد
او در رشته بین المللی esl تحصیل کرده است
در سال ۲۰۱۴ به تورنتو آمد و مدرک منابع انسانی hr را از دانشگاه شریدان دریافت کرد او در حال حاضر به عنوان نویسنده و سخنران انگیزشی فعالیت می کند همچنین به عنوان مدرس دانشگاه در در کانادا فعالیت دارد
میترا محمدزاده دیپلم خود را در زمان جنگ و بدون اینکه به مدرسه برود دریافت کرد جا که شهری که میترا محمدزاده در آن زندگی می کرد یعنی ایلام به دلیل بمباران هیچ معلمی برای تدریس به این شهر نمیآمد و آموزش و پرورش همیشه در دقیقه معلم ها برای حضور در این منطقه را داشت
ماجرای ازدواج و تحصیل
او میگوید رفتن به دانشگاه شده بود شور و اشتیاق من تا توان ادامه دادن داشته باشم. من کرج ازدواج کردم و برای زندگی به ایلام رفتم! یعنی در واقع اولین مهاجرت زندگی من بود. جایی که حتی یک کلمه کردی بلد نبودم. سال ها و ماه ها طول کشید تا من کردی یاد بگیرم و با محیط کردنشین آنجا و آداب و فرهنگ خاص کردی آشنا شوم.
شب ها که چشمانم را می بستم، خودم را رو به روی در دانشگاه تهران تصور می کردم که در حال وارد شدن به آن هستم. همین به من انرژی خاصی می داد که دوباره بلند شوم و در بمباران ها و شرایط سخت دوام بیاورم. در جریان بمباران بود که اولین فرزند خود را که چند ماهه باردار بودم، از دست دادم! شرایط بسیار سختی بود.
بالاخره در سال ۱۳۷۲ شمسی توانستم به رویای خود برسم! دانشگاه قبول شدم. همسرم من را حمایت کرد. دانشگاه من اراک واحد محلات بود. من طی هفت ترم و با معدل الف فارغ التحصیل شدم. آنقدر شوق و ذوق داشتم که پسر ۵ ساله ام را با خودم می بردم. وقتی برای رسیدن به یک هدف شوق دارید، لذت لحظه رسیدن به آن، حالتان را خوب می کند.
مهاجرت به کانادا
برای سخنرانی بین المللی به ژاپن رفتم. تحقیقات علمی زیادی انجام دادم. در مورد رابطه شخصیت و سبک یادگیری خیلی کار کردم. همان ترم در مالزی در مقطع دکترا پذیرفته شدم. در مورد رفتار سازمانی کارهای زیادی انجام دادم و همزمان با ایران ارتباط داشتم. همچنان روش من آزمون و خطا بود تا به آرامش دست پیدا کنم.
پسرم در دانشگاه ونکوور پذیرش گرفت و من هم سال ۲۰۱۱ میلادی به عنوان محقق همراه پسرم به آنجا رفتم. باز هم به زندگی دانشجویی خود ادامه دادم. دوست دارم همیشه این را بگویم که یک چیزی داشتم که هر روز به من شور و اشتیاق میدهد. این که هر روز بنویسم و اهداف خود را مرور کنم.