بیوگرافی و زندگینامه و عکس های کرار جاسم فوتبالیست عراقی و همسرش و فرزند +عکس و پیج اینستاگرام کرار جاسم و تصاویر و مصاحبه و گفتگوی خواندنی با کرار جاسم را در این صفحه از مجله شبونه مشاهده نمایید.
کرار جاسماز فوتبالیست های شناخته شده عراقی بوده که هواداران فوتبال کشورمان او را به خوبی میشناسند چرا که در تیم های بزرگ و پرطرفدار ایرانی از جمله استقلال و تراکتورسازی و صنعت نفت آبادان بازی کرده واست و از این نظر شهرت دارد .
او را به عنوان بازیکن پر تعصب میشناسند که در هر تیمی بازی میکند به شدت متعصب است و تمام تلاش خود را برای آن تیم میکند.
بیوگرافی کرار جاسم
کرار جاسم محمد علی المحمودی بازیکن فوتبال و همچنین ورزشکار تیم فوتبال آقایان عراق و ایران است.
ایشان در تاریخ روز ۱۵، ماه مارس سال ۱۹۸۷ در نجف اشرف چشم به جهان گشوده است.
قد ایشان ۱۸۶ متر می باشد و اکنون به تیم استقلال ایران آمده است.
فعالیت های ورزشی
ایشان با بازی تاثیرگذارش برای تیم نجف در لیگ قهرمان های آسیا ۲۰۰۷، زمانی که ایشان دو گل در شش بازی زد، خودش را به قطر رساند و در روزهای نخستین ژوئن ۲۰۰۷ با الوکره قرارداد بست.
سوابق از تراکتور تا استقلال
ایشان در سال ۲۰۰۹، در باشگاه فوتبال تراکتورسازی تبریز برای یک فصل قرارداد بست.
در یک مسابقه تراکتورسازی، بعد از یک اتفاقی که در آن به کمک داور بازی سیلی زد، از ٩ بازی محروم شد.
این محرومیت بعد از آن به ۵ و در آخر به سه بازی تبدیل شد.
ایشان در ماه مهر، سال ۲۰۱۱ به واسطهی تراکتورسازی برای رفتاری که، به داورها بی احترامی نمود. آزاد شد.
کرار در روز ۴ ژوئن ۲۰۱۱ بنابر یک قرارداد دو ساله به تیم استقلال تهران رفت .
- همچنین ببینید بیوگرافی بشار رسن و همسرش + عکس های خصوصی تا ورزشی
درخشش کرار جاسم در استقلال
ایشان با ۲۴ سال سن به استقلال رفت، ولی در ژانویه ۲۰۱۲ بعد از گذراندن چند هفته پس از اختلاف هایی که با هافبک و کاپیتان دوم تیم آقای «مجتبی جباری» پیدا نمود، اخراج شد.
پس از آن به شاهین بوشهر به طور قرضی بازی نمود و بعد از آن به عجمان امارات و به صورت قرضی به نجف رفت.
ایشان در تاریخ ۴ ژوئیه۲۰۱۴، با قرارداد دو ساله به استقلال تهران برگشت و با موافق بودن آن هر دو طرف در تاریخ ۲۹ نوامبر ۲۰۱۵ بعد از مشکل مالی خیلی طولانی با باشگاه ایرانی از باشگاه بیرون آمد.
در روز ۲۲ ژوئن ۲۰۱۶ با یک قرارداد یک ساله به تراکتورسازی تبریز رفت. ایشان در سال ۲۰۲۱ به تیم استقلال آمد.
- همچنین ببینید بیوگرافی بوژیدار رادوشوویچ و همسرش
همسر و فرزندان
کرار جاسم ازدواج کرده است و متاهل می باشد و حاصل این ازدواج سه فرزند میباشد.
دو پسر به اسم های حیدر و علی و یک دختر هم دارد.
پیج اینستاگرام
پیچ صفحه شخصی کرار جاسم با نام لاتینش در دسترس عموم قرار دارد.
او درباره اختلافات شیعه و سنی در عراق میگوید:
آن موقع یک مشکل بین شیعه و سنی بود که خدا خواست از آن طریق و با آن قهرمانی حل شد اما الان مشکلات عراق یکی دوتا نیست که به این راحتی ها برطرف شود.
زمان صدام حسین امنیت بود
زمان صدام هم خیلی مشکل داشتیم. حتی موبایل هم نمی توانستیم استفاده کنیم اما امنیت بود، حتی اگر شب در خیابان می خوابیدی هم می دانستی خطری تهدیدت نمی کند اما الان همه چیز مثل موبایل و ماشین شیک و … هست اما امنیت نیست.
خط قرمزم حرمین اهل بیت است
اگر دشمن وارد نجف یا وارد حرم امام علی شود انگار وارد خانه من شده. همین الان هم ما آماده باش هستیم و اگر بدانم داعش دارد به نجف نزدیک می شود، همه چیز را ول می کنم و می روم برای دفاع. اسلام می گوید به خاطر سرزمین، خانواده، ناموس و دینت باید شهید شوی.
عاشق هوادارانم هستم
در عراق مرا خیلی می شناسند، اگر پیاده بروم مردم می ریزند دور و برم و سراغم می آیند. به زیارت هم که می روم سعی می کنم یواشکی بروم چون آنجا می خواهم در اختیار خودم باشم. خب بالاخره من را از طریق تلویزیون در بازی ها می بینند و وقتی در خیابان هم متوجه می شوند من هستم دلشان می خواهد با من حرف بزنند یا عکس بگیرند.
یک روز من در ایران در حالی که با ماشین داشتم می رفتم، یک رفتگری آمد جلوی ماشینم و گفت آقا جاسم م یتوانم یک عکس با تو بگیرم؟ گفتم بله حتما. بعد او گفت لباس های من کثیف است. اشکالی ندارد کنار شما بایستم؟ گفتم نه چه اشکالی دارد. برای من افتخار است که با تو عکس بگیرم.
به گزارش ایسنا به نقل از السوماریا، کرار جاسم بازیکن تیم صنعت نفت ابادان طی قراردادی به تیم شرطه عراق پیوست.
این اتفاق درحالی رخ میدهد که مشخص نیست این بازیکن توانسته رضایت مدیران صنعت نفت آبادان را برای این انتقال جلب کند یا نه.
در توضیحات این خبر در رسانه عراقی به جزئیات قرارداد اشارهای نشده و این احتمال میرود که قرارداد کرار با تیم عراقی از سال بعد اجرایی شود.
50 هزار تومان اولین دستمزدم بود و به مادرم میدادم
پدرم فوتبالیست نبود اما عاشق فوتبال بود و دیوانهوار به این رشته ورزشی علاقه خاصی داشت. همیشه تعریف میکند، او میگوید دوست داشتم پسرم به فوتبالیست حرفهای تبدیل شود. این علاقه باعث شد حامی بزرگ من باشد و همه جا از من حمایت کند. هر وقت در کوچه و خیابان بازی میکردم، میآمد و تماشا میکرد. اگر بگویم مشوق اصلیام پدرم بود، عین حقیقت است. یک روز در زمین خاکی محلمان، بازی داشتیم. خیلی خوب بودم، آنقدر خوب که نماینده باشگاه نجف مرا صدا زد و گفت فردا بیا برای تمرین. این یک اتفاق بزرگ در زندگیام به وجود آورد. در لیگ برتر برای نجف بازی کردم. خیلی زود به بازیکن ثابت تبدیل شدم. اولین قراردادم به پول ایران 50 هزار تومان بود. این پول را به مادرم میدادم. این پول در آن زمان مبلغ کمی نبود. اگر من توانستم پیشرفت کنم و به فوتبالیست خوبی تبدیل شوم، دلیل اصلیاش خانوادهام بودند. حمایت و دعاهای این عزیزان بود که مرا به جایگاه فعلی رساند.
الوکره مثل استقلال بود!
اوج فوتبال من در المپیک آتن شکل گرفت. حتماً در خاطرتان هست که تیم ملی عراق توانست عملکرد فوقالعادهای را به نمایش بگذارد. توانستیم با پشت سر گذاشتن رقبای خود به جمع چهار تیم پایانی این رقابتها صعود کنیم. من گل حساسی را برابر استرالیا به ثمر رساندم که باعث شد به نیمهنهایی برسیم. این شاهکار عراق در یونان بود و شاید اگر کمی شانس بیشتر داشتیم، به فینال نیز میرسیدیم اما صدافسوس، من هنوز که هنوز است یاد آن روزها میافتم، ناراحت میشوم!
شاید ندانید اما من تنها بازیکن عراقی هستم که از تیم المپیک، لژیونر شدم و به قطر رفتم. بعد از پایان این رقابتها بود که الوکره قطر پیشنهاد داد و با بررسی تمامی جوانب و مشورت با خانوادهام راهی این تیم شدم.
کرار میخندد و بعد ادامه میدهد: الوکره درست مثل استقلال بود! وقتی که قرارداد بستم، یک خانه ویلایی و شیک در بهترین جای شهر به من دادند. یک ماشین BMW آخرین مدل برایم در نظر گرفتند و طبق قراردادی که بستم، بدون یک روز تأخیر تمامی پولم را به حسابم میریختند! از شوخی گذشته فوتبال قطر شاید از نظر فنی نسبت به ایران پایینتر باشد ولی خودتان میدانید نسبت به امکانات خیلی بالاتر هستند و قابل قیاس نیستند. هر تیم چند زمین درجه یک برای تمرین کردن دارد. در استادیوم اختصاصی خود بازی میکنند و پول و پاداش بازیکنان را در تاریخ مقرر میدهند. واقعاً معنی فوتبال حرفهای را در قطر فهمیدم.
تراکتور در قلب من است
آغاز فوتبال من در ایران با تراکتورسازی شکل گرفت. خاطرات بسیار خوبی از تبریز و مردمانش دارم. یکی از بهترین سالهای فوتبالیام را در این تیم پشت سر گذاشتم و هنوز که هنوز است عاشق تراکتور و هواداران عزیزش هستم. اگر از من بپرسید به کدام تیمهایت علاقه بیشتری داری، از استقلال و تراکتورسازی نام میبرم. واقعاً در تبریز شور و هیجان زیادی دیده میشود. هواداران تراکتور عاشقانه تیم شهرشان را دوست دارند و همه جا با یاد تراکتور هستند، خودتان دیدهاید که تراکتور هرجا میرود، تعداد زیادی از هواداران تبریزی حضور دارند. اگر اشتباه نکنم 47 بازی برای تراکتورسازی انجام دادم و 12 گل به ثمر رساندم. هیچوقت فراموش نمیکنم وقتی با محرومیت از سوی کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال روبهرو شدم، هواداران تبریزی حمایت ویژهای از من داشتند. همین الان هم لطف زیادی نسبت به من دارند. خاطرات جالب و خوبی دارم. یک روز در خیابان بودم پیرمردی صدایم زد، نزد او رفتم و دقایقی با یکدیگر صحبت کردیم. چند عکس یادگاری با من گرفت و بعد گفت یک دقیقه صبر کن تا بروم آنطرف خیابان و بعد برگردم. سه، چهار دقیقه بعد با شاخه گلی آمد و آن را به من تقدیم کرد و گفت: تو را مثل پسرم دوست دارم، برای تماشای بازیهای تراکتور به استادیوم میآیم و از گلهایی که برای ما میزنی، ممنون هستم و امیدوارم سالهای سال در تراکتور بازی کنی و ما از دیدن بازیهایت لذت ببریم. شاید برخیها تلاش کردند رابطه من و تبریزیها را خراب کنند اما هیچوقت موفق به انجام این کار نمیشوند. تراکتورسازی در قلب جاسم کرار برای همیشه خواهد ماند و این تیم را فراموش نمیکنم.
دیوانه نجف
اگر بگویم دیوانه نجف هستم، دروغ نگفتهام. هیچ جای دنیا را با نجف عوض نمیکنم و همیشه گفتهام، میگویم و باز خواهم گفت نجف بهترین و زیباترین شهر دنیاست. حیدر لقب امام عاشقان است، اسم پدرم حیدر است و اسم مرا هم از امام علی (ع) گرفتهاند. جاسم کرار، نوکر، خادم، مخلص و خاک زیر پای مولایش علی (ع) است. اگر روزی 5 ساعت، فقط 5 ساعت حق مسافرت داشته باشم، به نجف میروم و برمیگردم. اگر علی نبود، زمین و آسمان وجود نداشت، اگر اهل بیت نباشند، نه دنیا هست نه زندگی، ما نبودیم. امام حسین (ع) الگوی همه مسلمانان و شیعیان جهان است. همه میدانند در کربلا چه غوغایی برپا شد. او شهید شد تا اسلام بماند و من شیعه الان روبهروی شما بنشینم و حرف بزنم. من اگر در ایام محرم کاری میکنم یا نذری میدهم، وظیفهام است. حضرت زینب (س) با چه مرارت و رنجهایی از کربلا تا شام پیاده رفت؟! برای چه بود؟ به خاطر ما. پس در اربعین وقتی پیاده به سمت کربلا راه میافتم، کار ناچیز و کوچکی است. هرچه دارم از کنار نام این عزیزان بوده است. عشق به این بزرگواران در خون من است و تا آخرین لحظه زندگیام نیز میماند. لطفاً تمام این حرفهایم را بدون کم و کاست بنویس، بگذارید همه بدانند کرار زندگیاش را در راه خدا میدهد.