گیتی پاشایی تهرانی کیست بیوگرافی گیتی پاشایی تهرانی همسر اول مسعود کیمیایی (مادر پولاد کیمیایی) و ماجرای فوت و مرگ او را در این صفحه ببینید.
بیوگرافی گیتی پاشایی تهرانی
گیتی پاشایی از بازیگران و خواننده ها و آهنگساز های قدیمی کشورمان بوده که فعالیت هنری او قبل از انقلاب می باشد.
وی متولد 23 خرداد 1319 در تهران بوده و در ۱۷ اردیبهشت ۱۳۷۴ فوت کرد .
شروع موسیقی از کودکی
پدربزرگش جعفر منصوری شاعر و نوازنده تار بود و مادرش نوازندگی سه تار را به گیتی آموخت به عبارتی ایشان از طریق مادرش با موسیقی آشنا شد.
او همچنین زیر نظر اساتیدی همچون فرامرز پایور و مهدی فروغ و محمود کریمی به تعلیم موسیقی پرداخت و بعد از اینکه دیپلم خود را گرفت آمریکا رفت و در رشته معماری به تحصیل پرداخت .
او موفق شد و هارمونی را درآمریکا دریافت کند
در دهه ۴۰ فعالیت رسمی خود را در رادیو و تلویزیون ایران شروع نمود و به خواندن تصنیف های مردمی پرداخت آهنگ های شب من شب تو و گل مریم و یک دل دارم از جمله آهنگ هایی بود که در آن زمان خوانده است.
او در سال ۱۳۵۴ به عرفان روی آورد و به اشعار مهدی اخوان ثالث و احمدرضا احمدی پرداخت.
ازدواج گیتی پاشایی با مسعود کیمیایی
در سال ۱۳۴۸ با مسعود کیمیایی کارگردان سینما آشنا شد و ازدواج کردند و در فیلم سینمایی سفر سنگین کارگردان به ایفای نقش پرداخت فیلمی که در آن سعید راد و حسین گیل و سعید پیردوست بازی می کردند او همچنین در فیلم های تیغ و ابریشم و سرب و گروهبان به کارگردانی همسرش بازی کرده است
حاصل ازدواج مسعود کیمیایی با گیتی پاشایی یک فرزند پسر به نام پولاد کیمیایی بود که در حال حاضر در عرصه بازیگری فعالیت حرفهای دارد پولاد کیمیایی در سال ۱۳۵۹ و دو سال بعد از انقلاب متولد شد.
پولاد، فرزند مسعود کیمیایی، کارگردان و گیتی پاشایی، خواننده ایرانی، در ۲۳ تیر سال ۱۳۵۹ در تهران به دنیا آمد. شروع فعالیت سینمایی او با فیلم سرب (مسعود کیمیایی) به عنوان بازیگر در سال ۱۳۶۷ بود. با حضور در فیلم تجارت ساختهٔ پدرش، از آلمان به ایران آمد و در ایران ماند و در فیلمهای پدرش در نقشهای دوم ظاهر شد. به نظر برخی بهترین کار او بازی در سریال مرگ تدریجی یک رؤیا است که با گریمی خاص و نقشی متفاوت ظاهر شدهاست.
بعد از انقلاب خانم گیتی پاشایی به همراه مسعود کیمیایی به آمریکا مهاجرت کردند در سال ۱۳۶۸ در هامبورگ یک دوره موسیقی کلیسایی و ترانه های مذهبی را آموخت.
مسعود کیمیایی در مصاحبه با حسین دهباشی،در باره زندگی اش اطلاعاتی ناشنیده ارائه کرد.
وی در برنامه تاریخ ایرانی، از سه ازدواج زندگی اش گفت: «در ۲۲ سالگی ازدواج کردم (با مهشید) دخترم گیلدا از این ازدواج است، که دلم برایش تنگ شده. همسر بعدی من [گیتی پاشایی] مادر پولاد است که فوت شدند. خانم بسیار خوبی بودند. ازدواج سوم من با خانمی [فائقه آتشین، گوگوش] بود که در زندگی خصوصی من بسیار خانم بزرگوار و پاکیزه ای بودند. من زندگی دیگرش را نمی شناسم. انسان فوق العاده ای بودند. و ایشان هم دیگر نیستند.»
درباره معیشت و خانه خریدن اش ادامه داد: «در سن ۷۶ سالگی نه بیمه دارم و نه ارث. پنج سال پیش این آپارتمان را به کمک خانمی که در دفتر من کار می کرد، به همراه پولاد و… خریدم. آخرش هم که کم آوردم، تلویزیون ۱۳۰ میلیون تومان، فیلم هایم را خرید.» او همچنین گفت: «با شرافت زندگی کردن، تاوان دارد.»
مسعود کیمیایی در روز ۷ مرداد ۱۳۲۰ در کوچه سید ابراهیم خیابان ری تهران زاده شد که در جای دیگر محل تولد او خیابان چراغبرق یا چراغگاز در کوچهی سراجالملک ذکر شده است. پس از آن به ترتیب در کوچه دردار، آصفالدوله، سقاباشی، عینالدوله و سرانجام در خیابان بهار ساکن شد. او دو خواهر و یک برادر دارد. دیپلم متوسطه را از دبیرستان بدر گرفت. بعد از پایان دبیرستان کمکم وارد عوالم روشنفکری شد و همراه چند تن از دوستان علاقهمند، گروه انتشارات طرفه را بنیاد نهاد. از همان دوره به موسیقی هم علاقهمند شد و چند ساز مانند پیانو و گیتار را در حد غیر حرفهای مینوازد. اما بیشترین کشش و علاقه او به سینما بود. او تاکنون سه بار ازدواج کرده است. او پس از طلاق از همسر اولش که دختری به نام «گیلا» از او دارد، با گیتی پاشایی (آهنگساز و خواننده۱۳۷۰–۱۳۴۸) ازدواج کرد که حاصل آن پولاد کیمیایی بود و پس از آن با گوگوش، خواننده سرشناس (۱۳۸۲–۱۳۷۰) ازدواج کرد.
کیمیایی تحصیلات آکادمیک کارگردانی ندارد. تمام آموختههای تکنیکی و فنی او از سینما به حضور در گروه دستیاران فیلم قهرمانان به کارگردانی ژان نگولسکو و دستیاری ساموئل خاچیکیان در فیلم خداحافظ تهران محدود میشود. بهروز وثوقی، فرامرز قریبیان، نعمت حقیقی، اسفندیار منفردزاده و محمد تراب نیا چهرههای اثرگذار بر روی آثار و فعالیت مسعود کیمیایی بودند.
علیرضا میبدی در تلویزیون پارس میگوید مدتی پیش از انقلاب اسلامی در ایران «گیتی را همراه با همسرش مسعود کیمیایی در فرودگاه شیراز با پوشش کامل اسلامی و عینکی بزرگ» دیده است و از گرایش پیدا کردن ناگهانی گیتی به اسلام شگفتزده شده است.
صحبت های جنجالی گوگوش درباره گیتی پاشایی
گوگوش در مصاحبه ی خود با هما سرشار به شایعاتی که از سالیان دور درباره ی رابطه اش با مسعود کیمیایی وجود داشت پاسخ داد. در گذشته شایعه شده بود گوگوش و گیتی پاشایی با یکدیگر دوست بودند اما گوگوش به دوست خود خیانت کرد و با همسر او وارد رابطه او شد.
گوگوش گفت رابطه ی صمیمانه ای با گیتی پاشایی نداشت و بعد از بازگشت او از آلمان به خانه اش دعوت شد و حتی آدرس خانه اش را هم بلد نبود. همان شب بعد از گپ زدن با گیتی پاشایی، مسعود کیمیایی به خانه آمد و خیلی صمیمی تر از همیشه با او رفتار کرد. نیمه شب گیتی پاشایی از کیمیایی خواست تا گوگوش را به خانه اش برساند. کیمیایی در راه از او پرسید که آیا فیلم های بعد از انقلابش را دیده است یا نه. گوگوش گفت که از فردای آن روز کیمیایی مدام به او سر می زد و برایش فیلم می برد. این مسأله مصادف شد با سفر گیتی پاشایی به آلمان. گوگوش گفت که پاشایی موقع خداحافظی به او گفت مواظب مسعود باشد و همدیگر را تنها نگذارند. در ادامه هم توضیح داد که چند روز بعد از رفتن پاشایی، کیمیایی از او خواست که همراهش به خانه ی فریبرز لاچینی برود و آنجا بعد از مدت ها موفق شد پشت میکروفن برود و بخواند. این تجربه آنقدر برایش خوشایند بود که ارزش کیمیایی را پیش او بیشتر کرد و رابطه اش با او صمیمیتر شد. گوگوش گفت وقتی پاشایی به ایران برگشت حالش بسیار بد بود و حتی کیمیایی ماشین او را برای اینکه بتواند اکسیژن و سایر وسایل درمانی پاشایی را به خانه ببرد قرض گرفته بود. چند روز بعد هم پاشایی وصیتش را گفت و فوت کرد. همان روزی که پاشایی از دنیا رفت، کیمیایی دست پولاد را گرفت و به خانه ی گوگوش برد و از آن به بعد با هم زندگی کردند.
واکنش پولاد کیمیایی به صحبت های گوگوش
لاد کیمیایی همچنین در این پست نوشته است: «۱۷ اردیبهشت سالروز مرگ مادرم که از سرطان درگذشت ولی واقعیت اینه که کشته شد از شکست روحی. ولی زمان این رسیده چهره واقعی کسی دیده شه که ستاره است، که شما ساختیدش، با آهنگش هاش خاطره دارین ولی این دلیل چشم بستن نیست بر واقعیت. همه چیز خواهم گفت. فقط به خاطر مادرم همین. اگر با من مصاحبه نکنن نشان از دروغ کلیه مجموعه آنها است. بت ها رو باید شکست!»
سلام تاریخ تولد خانم پاشایی رو نگاه کنید