متن غزل شماره 411 از دیوان غزلیات حافظ را در ادامه میتوانید بخوانید و در انتها تفسیر این غزل برای فال آمده است.
تاب بنفشه میدهد طرّهٔ مشکسای تو
پردهٔ غنچه میدرد خندهٔ دلگشای تو
ای گل خوشنسیمِ من بلبلِ خویش را مسوز
کز سر صدق میکند شب همه شب دعای تو
من که ملول گشتمی از نفس فرشتگان
قال و مقال عالَمی میکشم از برای تو
دولت عشق بین که چون از سر فقر و افتخار
گوشهٔ تاج سلطنت میشکند گدای تو
خرقهٔ زهد و جام مِی گرچه نه درخور همند
این همه نقش میزنم از جهت رضای تو
شور شراب عشق تو آن نفسم رود ز سر
کاین سر پُر هوس شود خاک در سرای تو
شاهنشین چشم من تکیهگه خیال توست
جای دعاست شاه من بیتو مباد جای تو
خوش چمنیست عارضت خاصه که در بهار حسن
حافظ ِخوشکلام شد مرغِ سخنسرایِ تو
تفسیر فال
کم محلی و بی اعتنایی به دیگران دیگر کافی است، زیرا خودتان نیز از این موضوع ناراحت و دلگیر میشوید. اکنون زمان آن رسیده است که دعا کنید و در پی طلب دولت باشید. این زمان، زمانی است برای تلاش مستمر و کوشش برای رسیدن به اهداف و مقاصد خود. همچنین، باید به یاد داشته باشید که همکاری با دیگران میتواند نقش بسزایی در تسریع دستیابی به خواستههایتان ایفا کند. لذا وقت آن رسیده که با دیگران همنفس شده و دست یاری به سوی یکدیگر دراز کنید تا بتوانید زودتر به حاجت خود برسید. این همدلی نه تنها میتواند موجب تسهیل روند رسیدن به خواستهها شود، بلکه احساس رضایت و خوشبختی را نیز در بین افراد ایجاد خواهد کرد.

منبع: پارسی دی
مجله شبونه