علت درگذشت و فوت حمید حبیبی فر +بیوگرافی و اینستاگرام حمید حبیبی فر

علت درگذشت و فوت حمید حبیبی فر +بیوگرافی و اینستاگرام حمید حبیبی فر

علت درگذشت و فوت حمید حبیبی فر +بیوگرافی و اینستاگرام حمید حبیبی فر را در این بخش از مجله شبونه مشاهده نمایید.

علت درگذشت و فوت حمید حبیبی فر

آقای حبیبی فرد از بازیگران شناخته شده سینما و تئاتر کشورمان بوده که تا به حال فعالیت های هنری متعددی داشته است

او به دلیل شرایط خاصی که داشت نسبت به سایر بازیگران کشورمان متمایز بود

علت درگذشت و فوت حمید حبیبی فر +بیوگرافی و اینستاگرام حمید حبیبی فر

آقای حبیبی فر در سال ۱۳۶۴ به دنیا آمد و بعد از تحصیل در رشته بازیگری وارد این عرصه شد .

بیشتر حضور او در زمینه بازیگری عرصه تئاتر بوده است که آخرین کار نمایشی که انجام داد نمایش نام برده به کارگردانی علی اصغر دشتی می باشد.

او همچنین در چند فیلم سینمایی حضور داشت هرچند که نقش‌های کمرنگی بر عهده او واگذار می شد اما به دلیل چهره خاص و استعداد زیادی که در بازیگری داشت توانست جایگاه مهمی را در تئاتر و سینمای ایران دست و پا کند.

علت درگذشت و فوت حمید حبیبی فر +بیوگرافی و اینستاگرام حمید حبیبی فر

پیج اینستاگرام instagram.com/hamid_habibifar

این هنرمند در اینستاگرامش با انتشار این عکس نوشته بود:

علت درگذشت و فوت حمید حبیبی فر +بیوگرافی و اینستاگرام حمید حبیبی فر

چند تا خاطره با دیدن این عکس مرور شد
کلاس اول: از اون دسته بچه هایی بودم که گریه میکردند…..گریه از سر شوق نبود بخاطر این بود که همیشه بهمون میگفتند هر کی درس نخونه تو مدرسه میبرنند سیاه چال زندونیش میکنند. وقتی کلاس بندی تموم شد با همون حالت گریه رفتم سر کلاس.یه خانم معلمی اومد تو کلاس که قشنگ معلوم بود از اوناست که دوست نداره بره مدرسه…خودش معرفی نکرد و نشست پشت میزش با یه نگاه عجیب از بالای عینکش انگار میخواست یکیو شکار کنه بخوره😂😂 بغل دستیم گفت چرا گریه میکنی؟گفتم قراره چیکار کنیم تو مدرسه؟

علت درگذشت و فوت حمید حبیبی فر +بیوگرافی و اینستاگرام حمید حبیبی فر
یه جوابی داد که قشنگ مشخص بود آماده سازی شده واسه مدرسه رفتن…بهم گفت نقاشی میکشیم درس میخونیم و از این جور حرفا….خلاصه با حرفاش آروم شدم هنوز تازه داشتم به محیط جدید(کلاس درس) عادت میکردم که یهو یه آقایی با یه شیلنگ آب و یه برگه اومد تو کلاس.هر چی به داخل کلاس نگاه کردم نه شیر آب داشت نه یه گلدونی،درختی چیزی که بخواد بهشون آب بده.به بغل دستیم گفتم اون شیلنگ برای چیه؟پسره گفت این آقا اسمش اخوان ناظم مدرسه است هر کسی که اذیت کنه یا درس نخونه با اون شیلنگ میزنش.قلبم شروع کرد به تپش و از ترس داشتم میمردم.
بهش گفتم تو اینا رو از کجا میدونی؟گفت من برای بار دوم کلاس اول میشینم پارسال هم خوندم میشناسمش.
تازه فهمیدم که این آرامشی که بغل دستیم داره واسه چیه؟😁😁
خلاصه یهو آقای اخوان گفت: اسم هر کی میخونم از کلاس بیاد بیرون
شروع کرد به اسم ها رو خوندن به اسم من که رسید شروع کردم به گریه کردن و بغل دستیم هم شروع کردن به خندیدن
آقای اخوان گفت چه مرگته چرا عر میزنی؟

علت درگذشت و فوت حمید حبیبی فر +بیوگرافی و اینستاگرام حمید حبیبی فر

گفتم تو رو خدا من سیاهچال نبر
یه نگاه به بغل دستیم کرد گفت مرض داری بچه مردم اذیت میکنی؟😁😁
بعدش بهم گفت سیاهچال نمیری کلاست باید عوض کنی.
-آقا به خدا کاری نکردم دیگه گریه نمیکنم قول میدم.گفت میگم بیا بیرون باید بری یه کلاس دیگه.دقیقا مثل اعدامی که میخوان ببرنش واسه اعدام به چهار چوب در چنگ زدم که تو رو خدا منو نبر.خلاصه به زور من از در کند و برد.
معلم کلاس جدید یه خانم مهربون و کار درست بود.هیچوقت چهره اش یادم نمیره اسمش خانم شکری بود.
وقتی دید من دارم گریه میکنم باهام کلی حرف زد و من برد کنار خودش نشوند و گفت با هم میخوایم به بچه ها درس بدیم.خانم شکری خیلی معلم خوبی بود همیشه برای درس دادن هر حرف از حروف الفبا یه داستان برامون تعریف میکرد که ما بهتر بفهمیم.قشنگ ده سال از زمان خودش جلوتر بود.
همین برخوردش باعث شد بعدها تو دوران تحصیلم بهم بگن خر خون 😆
وگرنه الان معلوم نبود چیکاره بودم.
پ.ن:ادامه دارد

ثبت بیوگرافی شما یا کسب و کارتان در گوگل ♥ آیا شما هم میخواهید بیوگرافی تان یا کسب و کارتان در گوگل ثبت شود؟ اینجا را ضربه بزنید
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *