دانلود سریال سقوط قسمت پنجم 5 با لینک مستقیم و کیفیت اصلی همراه با قسمت های اول و دوم و سوم سریال سقوط که به بخش های جذاب سریال رسیده است.
دانلود قسمت پنجم سریال سقوط
برای دانلود قسمت پنجم اینجا را ضربه بزنید
- ژانر : اکشن – جنایی – مینی سریال – هیجان انگیز
- امتیاز : 6.7 از 42 رای در سایت IMDb
- زبان : فارسی
- سال انتشار : 1401
- محصول کشور : ایران
- کارگردان : سجاد پهلوان زاده
- بازیگران : حمید فرخ نژاد، عباس جمشیدی فر، وحید آقاپور، پدرام شریفی ، الناز ملک
- دانلود قسمت های قبلی سریال سقوط
داستان
نیروهای اطلاعاتی ایران برای بازرسی و تحقیق وارد خانه ژاکان و آیسان در سنندج شدند، خانه ای پر از مهمات و سلاح های جاسازی شده در دیوار، تشک و حیاط، از تفنگ گرفته تا نارنجک، پر از اسناد، پول و گذرنامه. ….
آیسان که هنوز در پناهگاهی در موصل محبوس است، با غیبت فرزندش در کنارش از خواب بیدار می شود، کودکی که توسط مدیر پناهگاه به گروگان گرفته شده است، به طوری که با عشق و محبت مادر، آیسان مجبور به ازدواج با ابوخالد، یکی از فرماندهان داعش شد.
آیسان برای چندمین بار با افسر ضد جاسوسی ایران تماس می گیرد و از شرایط بدی که در آن قرار گرفته شکایت می کند و او را بی پروا و ترسو خطاب می کند، در حالی که تمام تلاش این افسر برای نجات آیسان از این وضعیت است، اما مافوق او با آن مخالفت می کنند. و او می گوید که اولویت تکمیل اطلاعات از فرماندهان داعش و اسناد طبقه بندی شده است و آنها نمی توانند تمام نیروهای خود را برای نجات یک نفر به خطر بیندازند.
آیسان در حالی که می خواهد خود را بکشد با گریه مادرش را صدا می زند و حقیقت ماجرا را به او می گوید که در وسط داعش گیر کرده است و این بلایی است که جاکان سرش آورده و جاکان داعشی بوده است. و او به او دروغ گفت و او را فریب داد.
فسر ضد جاسوسی که دیاکو نام دارد با دلیل و مدرک بالاخره فرمانده اش را برای کمک به آیسان راضی میکند اما آیسان که بعد از تماس آخر که دیگر از کمک آنها قطع امید کرده هیچگونه تماسی با اطلاعات ایران نمی گیرد بنابراین دیاکو به سراغ خانواده آیسان میرود و از آنها میخواهد هر طوری شده او راضی کنند که با آنها تماس بگیرد.
ابوخالد دوباره به سراغ آیسان رفته و از اینکه منتظر رضایت او مانده خشمگین است،ابوعبیده که مسئول پناهگاه است با گرو گذاشتن جانش به ابو خالد قول میدهد که در یک روز باقی مانده از فرصتی که به او داده شده حتما آیسان را راضی به ازدواج کند.
آیسان بیچاره و درمانده که از غم دوری فرزندش به ستوه آمده نزد ابو عبیده میرود و رضایت خود را برای ازدواج با ابوخالد اعلام میکند.
آیسان که دیگر به مرز جنون و دیوانگی رسیده تصمیم میگیرد به زندگی خود و فرزندش پایان دهد.