سندرم دست بی قرار یا سندرم دست بیگانه چیست؟ (بیماری بهبود) به همراه جزئیات را در ادامه این بخش از مجله شبونه مشاهده نمایید.
سندرم دست بی قرار یا سندرم دست بیگانه
نام لاتین آن Alien Hand Syndrome میباشد که یک نوع اختلال عصبی بوده که فرد مبتلا اختیار یک دست یا هر دو دست خود را ندارد و ممکن است حتی به خود یا دیگر آسیب بزند.
این عارضه در زمان استرس و یا شوک عصبی به اوج خود میرسد و و ممکن است اختیار دست کاملا از فرد مبتلا خارج شود.
در این نوع بیمار باید سعی کند که آرامش خود را از دست ندهد و بر اعصاب خود مسلط شود و شوکی به او وارد نشود.
استفاده از داروهای آرامبخش ممکن است در برخی از مبتلایان موثر باشد.
هیچ درمان دارویی برای این اختلال وجود ندارد هر چند تکنیکهای متفاوتی برای متوقف کردن این اختلال وجود دارد:
۱- مشغول کردن دست بیگانه به انجام کار برای مثال نگه داشتن یک جسم.
۲- قرار دادن دست بین دو پا.
۳- از دست دادن تمرکز و کمبود اعتماد به نفس مواردی هستند که به پیشرفت این اختلال کمک میکنند در نتیجه تمرینهایی که به تمرکز بالا احتیاج دارند نتیجه میدهد لازم است ذکر شود که در این تمرینات دست بیگانه باید مورد استفاده قرار گیرد. برای مثال قرار دادن جسمی روی دست بیگانه و از بیمار بخواهید تا چه مدت بدون انداختن جسم میتواند دست را نگه دارد.
همچنین ببینید:
این سندرم با بقیه فرق میکند
سندرم دست با دیگر جنبشهای غیرارادی مانند لرزش دست یا اختلالات حرکتی مثل کره، دیستونی و آتتوز که در آنها حرکتها بدون هدف هستند، متفاوت است زیرا در این حالت، حرکات کاملا هدفمند است؛ دست مبتلا شیء را برمیدارد و در تلاش است از آن استفاده کند یا حرکتی ساده مانند باز کردن دکمه لباس یا بستن آن را انجام میدهد. بیماران همه حواس را در دستشان درک میکنند اما اغلب نوعی عدم همکاری را توصیف میکنند. بیماران همچنین ممکن است رفتارهای عجیبی مانند صحبت کردن با دست از خود نشان دهند.
تاریخچه سندرم دست بی قرار یا سندرم دست بیگانه
نخستین بار یک نورولوژیست آلمانی به نام دکتر کورت گلداشتاین در سال ۱۹۰۸ موردی از سندرم دست بیگانه را گزارش کرد. دست چپ بیمار او هر کاری که دلش میخواست انجام میداد و حتی یک بار میخواست خفهاش کند! از آن زمان تاکنون تنها 40 تا 50 مورد از مبتلایان شناخته شدهاند.
این باور وجود دارد که موارد دیگر ممکن است بهعنوان بخشی از اختلال روانی تشخیص داده شده باشند و به همین دلیل آمار دقیقی در این مورد وجود ندارد. تاکنون به دلیل فقدان تحقیقات کامل و دادههای مناسب در این مورد، این بیماری تا حد زیادی مرموز باقی مانده است. به تازگی سرنخهای جدیدی کشف شده که عملکرد بخش خاصی از مغز را مسئول این بیماری میداند.