صحبت های پدر رومینا اشرفی درباره قتل (مصاحبه جدید)

فیلم اعترافات و صحبت های پدر رومینا اشرفی درباره قتل (مصاحبه جدید)

صحبت های پدر رومینا اشرفی درباره قتل (مصاحبه جدید) به همراه جزئیات پرونده قتل رومینا را در ادامه این بخش از مجله شبونه مشاهده نمایید.

صحبت های پدر رومینا اشرفی درباره قتل

قتل رومینا شرفی این روزها محافل عمومی را در بر گرفته است و همه درباره او صحبت می کنند

هر روز جزئیات جدیدی درباره قتل رومینا به گوش میرسد پدر رومینا که با گرفتن داس در دستش سر فرزند خود را در خواب بریده است از مدتها قبل برای این نقشه شوم خود تحقیق کرده بود.

اولین فیلم از صحبت های پدر رومینا را در زیر ببینید.

خبر رسیده که او از دامادش که وکیل دادگستری است تلفنی پرسیده که اگر پدری فرزند خود را به قتل برساند چه حکمی برای او صادر خواهد شد.

درباره این قانون همه جزئیات را فهمیده است و متوجه شده که ولی دم بوده و قصاص نخواهد شد.

پدر رومینا اشرفی کیست؟ حکم رضا اشرفی قاتل رومینا اشرفی پدرش

مادر رومینا به خبرنگاران گفته است که همسرش بارها رومینا را تشویق به خودکشی کرده است و گفته خودت را بکش و نگذار که دست من به خونت آلوده شود

رفتارهای رومینا هیچگاه در فرهنگ و افکار پدرش نمیگنجید و این پدر دخترش را به عنوان یک دختر کاملا گمراه می دانست و برای همین همیشه او را سرزنش کرده و به دنبال خلاص شدن از دست او بود.

همچنین ببینید:

تصاویر مراسم ختم و شب هفت رومینا اشرفیتصاویر مراسم تشییع رومینا

با اینکه قوه قضاییه به عنوان مدعی العموم پدر رومینا را دستگیر کرده است اما با توجه به قوانین وضع شده در کشورمان انتظار نمی رود که با این پدر برخورد بسیار شدیدی شود و با تحمل چند سال زندان در نهایت آزاد خواهد شد.

قبرستان؛ هشتم خرداد

شالیزار های شمال در انتهای سبزی اند. تالش و روستاهایش را از همان زمان که محل رفت و آمد ‏نیرو های متفقین در جنگ جهانی دوم بود، به همین زمین ها و باغ های پربار می شناسند. حتی وقتی ‏سربازان روس، پل تاریخی چندین صدساله لمیر را خراب کردند تا پای رفتن نازی ها لنگ شود هم این ‏تکه از زمین شمال غرب ایران، صفای خودش را داشت. هنوز هم دارد؟ امروز نه. امروز، پنجشنبه، ‏هشتم خرداد ١٣٩٩، همه قصه مرگ دختربچه ای را شنیده اند که پدر عاملش بوده؛ قاتلش بوده و حالا ‏معلق میان خشم و اندوه، در زندان لاکان رشت حبس است.

صحبت های پدر رومینا اشرفی درباره قتل (مصاحبه جدید)

خانه جدید دختر کجاست؟ قبرستان. چه ‏قبرستان زیبایی. خانه آخرت اهالی شهر ها و روستا های شمال ایران، نشسته بر تپه های سبزی است که ‏هر روز صدای پرنده های شناس و ناشناس، آسمانش را پر می کند؛ خاصه در بهار. بهار امسال، اما ‏چه سایه سنگینی بر روستا انداخت. بر قبرستان هم. آنجا که گوشه اش، قبری کنده شده به قامت یک ‏تردبچه که حالا نامش ورد زبان مردم دنیاست. مادر، با چشم هایی بی سو، تنگ مثل روز های خرداد ‏امسال، چادر سپیدی را که دختر قبل از فرارش پوشیده و گفته بود چقدر زیباست، روی قبر انداخته و ‏گل های پرپر قرمز رویش را پوشانده است. پرنده ای ناشناس از روی شاخه می پرد و نسیم، چادر سیاه ‏زنان را می تکاند.

_ در ابتدا خود را معرفی کنید.

پدر رومینا: من، رضا اشرفی، متولد اول شهریورماه ۶۲ و کارگر مزرعه هستم. ۱۵ سال است که ازدواج کرده‌ام.

پدر رومینا اشرفی درباره قتل (مصاحبه جدید)

 

_ رومینا چه زمانی به دنیا آمد و به چه دلیل نام او را رومینا گذاشتید؟

پدر رومینا: یک سال پس از ازدواج من و همسرم، رومینا به دنیا آمد.

_ اولین بار چه زمانی متوجه رابطه دخترت با بهمن خاوری شدی؟

پدر رومینا: یک نفر به من گفت ظرف ۲ تا ۳ روز دیگر دخترت فرار می‌کند؛ به خانه آمدم و گوشی دخترم را چک کردم متوجه شدم پیامی در این رابطه رد و بدل نشده است.

 

_ چه هنگام متوجه شدید رومینا فرار کرده است و بعد از آن چه کردید؟

پدر رومینا: یک هفته از شنیدن اینکه می‌خواهد فرار کند می‌گذشت؛ خرید کرده بودم، همسرم مریض احوال بود؛ شام گذاشتم و چهار نفری سر سفره نشستیم و شام خوردیم. بعد از آن هوس چای کردم؛ رومینا چای را حاضر کرد؛ در هنگام خوردن چای متوجه شدم ماده سفید رنگی ته استکان است؛ شک کردم؛ چای دوم را که خوردم گفتم بی مزه است؛ بعد از خوردن چای سوم؛ در همان وضعیت خوابم برد و از ساعت ۱۰ و نیم تا سه صبح خوابیدم. خانمم بیدارم کرد و گفت رومینا کجاست؟ رومینا در خانه نیست. متوجه شدم رومینا در چای مواد خواب آور ریخته بود و از خانه رفته بود. تا ساعت هشت صبح گیج بودم که برادرم آمد و گفت آن پسر (بهمن خاوری) در اینستاگرام گفته است که ساعت ۱۲ شب با رومینا فرار کرده‌اند.

_ بعد از آن چه کردید؟

پدر رومینا: قبل از ظهر به پاسگاه رفتم و در زمینه آدم ربایی شکایت کردم. دوباره بعد از ظهر برای پیگیری به پاسگاه رفتم، با آن پسر (بهمن خاوری) تماس گرفتم و گفتم دخترم را به تو می‌دهم؛ مقدمات کار را فراهم کن. آدرس خانه خواهرش را داد. به آنجا رفتم و دخترم را که دیدم تپش قلب داشتم؛ به اتاقی رفتیم و از او پرسیدم چند سال است با این پسر رابطه داری؟ گفت یک ماهی می‌شود با او تلفنی صحبت می‌کنم.

_ در این مدت مادر رومینا کجا بود؟

پدر رومینا: بعد از آن، به آن‌ها (خانواده خاوری) گفتم مادرش بی تابی می‌کند و می‌خواهد رومینا را ببیند؛ با مادر رومینا قبلا هماهنگ کرده بودم و گفتم وقتی تماس گرفتم با مامور بیاید. ماموران آمدند و آن پسر را دستگیر کردند.

فیلم اعترافات و صحبت های پدر رومینا اشرفی درباره قتل (مصاحبه جدید)

_ در خصوص این ادعا که در برخی رسانه‌ها گفته شد رومینا در بازپرسی و یا آگاهی گفته است که نزد خانواده‌اش امنیت ندارد توضیح دهید.

پدر رومینا: من اصلا چیزی از جانب رومینا در این خصوص نشنیدم. انجا فضا خیلی احساسی و عاطفی شد برعکس این حرف‌ها را هم زد، زمانی که به خانه باجناقم رفتیم خیلی صمیمی‌تر شده بودیم زمانی که همدیگر را دیدیم.

_ یعنی بعد از اینکه رومینا را پیدا کردید به خانه باجناق خود رفتید؟

پدر رومینا: بله رفتیم خانه باجناقم بعد از آگاهی تماس گرفتند که بیایید اینجا. در بازپرسی گفتم وسایل و شناسنامه دخترم در خانه آن پسر (بهمن خاوری) است. بعد از آن وسایل را تحویل گرفتیم و به منزل باجناقم برگشتیم.

_ در خانه چه گذشت؟

پدر رومینا: بعد از ناهار از خانه باجناقم به سمت خانه حرکت کردیم. در مسیر خیلی مهربان بودیم و خودش هم تشکر کرد، هنگامی که رسیدیم کمی بعد، رومینا و برادرش خوابیدند؛ با خودم گفتم کاش نمی‌خوابید و با هم صحبت می‌کردیم.

_ رابطه‌ات با دخترت چطور بود؟

پدر رومینا: رابطه‌ام خوب بود. معمولا با او درد دل نمی‌کردم، اما با هم شوخی می‌کردیم.

پدر رومینا اشرفی درباره قتل (مصاحبه جدید)

_ بهمن خاوری را می‌شناختی؟ مشکلت با او چه بود؟

پدر رومینا: پارسال قبل از عید برای نزدیکانش بنایی کرده بودم. از همان اول از این پسر بدم می‌آمد؛ اصلا ادم خوبی نبود شما میتوانید از همه محل بپرسید به چه نام‌هایی مشهور بود اگر هم برای رومینا خواستگاری می‌آمد، مخالفت می‌کردم، اما بهمن اصلا خواستگاری نیامد.

_ اگر مشکلی نداری درباره نحوه قتل توضیح بده؟

پدر رومینا: دو ضربه وارد کردم و بیرون رفتم.

_ رابطه همسرت و دخترت (رومینا) چگونه بود؟

پدر رومینا: رابطه بدی داشتند و مدام در حال دعوا بودند. مادرشان با بچه‌ها مدام در حال زد و خورد بود.

_ بهمن را چقدر مقصر می‌دانی؟

پدر رومینا: دخترم را فریب داد. با ابروی خانواده ما در اینستاگرام بازی کرد آدمی که شرف و غیرت داشته باشد، این کار را نمی‌کند.

_ چه کسی مقصر است؟

پدر رومینا: مقصر اصلی خودم هستم، چون من قتل را انجام دادم.

_ تا به حال مشکلی در زمینه روانی نداشته‌ای که به روانشناس مراجعه کنی؟

پدر رومینا: نه مشکلی نداشتم.

_ نگرانی شما در حال حاضر چیست؟

پدر رومینا: فرزندم امیر و زنم.

ثبت بیوگرافی شما یا کسب و کارتان در گوگل ♥ آیا شما هم میخواهید بیوگرافی تان یا کسب و کارتان در گوگل ثبت شود؟ اینجا را ضربه بزنید
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *