فیلم سینمایی برادران لیلا به کارگردانی سعید روستا این روزها بر روی پرده سینما رفته که طبق معمول دارای فیلمنامه مشابه با فیلم های قبلی این کارگردان است سعید روستایی با فیلم های ابد و یک روز و متری شیش و نیم شناخته می شود فیلم هایی که به داستان های عجیب و غریب می پردازد داستان هایی که به جرأت میتوان گفت تخیلی بوده و شاید فقط برای یک درصد جامعه رخ خواهد داد.
خلاصه داستان
فیلم «برادران لیلا» بر محوریت دختری به نام لیلا با بازی ترانه علیدوستی و چهار برادرش است که هر کدام از آنها شکل و شخصیت متفاوتی دارند. در ابتدای فیلم، یکی از برادران لیلا به نام علیرضا با بازی نوید محمدزاده از شغل کارگری خودش اخراج میشود. در سکانسی مهیج، با یورش پلیس ضدشورش به یک کارخانه، تعداد زیادی از کارگران فرار میکنند و در همین حین نیز ما متوجه میشویم که رئیس شرکت تمام درآمدها را اختلاس کرده است.
بدبخت نشان دادن خانواده های ایرانی
در فیلم برادران لیلا می بینیم که سعید روستایی سعی کرده دختری با چهار برادر را به تصویر بکشد که برادرانش همگی به دنبال مشاغل کاذب و یا خلاف هستند و این دختر تنها کسی بوده که یک شغل آبرومند با درآمد شرافتمندانه دارد.
طبق معمول یک نفر از اعضای خانواده به مواد مخدر اعتیاد دارد پدر خانواده با بازی سعید پورصمیمی نقش پدر را برعهده دارد که به تریاک اعتیاد دارد یکی از برادرانش با بازی فرهاد اصلانی شغل نگهبانی توالت در پاساژ برعهده دارد برادران دیگرش خلافکار و یا بیکار هستند.
سیاهنمایی از مردم ایران جایزه میگیرد
نمایش این گونه تصاویر از خانواده های ایرانی بدون شک می تواند در جشنواره های خارجی جایزه به دست آورد همانگونه که فیلمهای متری شیش و نیم و ابد و یک روز کسب کرده بودند پیش از این اکبر عبدی یکی از ستارههای سینمای ایران این موضوع را اعتراف کرده بود که جشنواره های خارجی فقط به فیلم هایی جایزه میدهند که یک تصویر سیاه از جامعه ایرانی نشان بدهند که سعید روستایی به خوبی از پس این کار بر آمده است.
دیالوگ هایی که میخواهند تاثیرگذار باشند
برادران لیلا پر از دیالوگهایی که هم دیگر را قطع میکنند است، موقعیتهای اجتماعی خفه کننده و زوایای دید متغیر، شیوه کارگردانی روستایی کوچی واضح از فیلمهای ایرانی با داستانهای سرراست و متمرکز است که تا به امروز به سینمای جهان راه یافته. چه روایتهای حکایت مانند مجیدی یا درامهای مانوس فرهادی، که سادگی نسبیشان آنها را به شکلی خاص مناسب برای حضور در بخش جهانی میکند.
در مقایسه فیلمی مثل برادران لیلا میتواند بسیار شوکه کننده باشد و فشار جامعه ایران را به بیننده القا کند، بدون فراهم کردن زمینه مورد نیاز.
فیلم سعید روستایی با واقعیت اجتماعی فرهنگی ایران که از نگاه خانوادهای از هم گسیخته روایت میشود مواجه است. موضوع فیلم برادران لیلا که از مشکلات مالی رنج میبرد بیشتر موفقیت را هدف قرار میدهد اما در لحظات بسیار کمی در مرکز آن قرار میگیرد. برای فیلمبرداری یک فیلم تقریبا سه ساعته که بیش از همه در حوزه دیالوگ حرکت میکند، باید کاملا حواس چمع بود.
مهم نیست که طرح چقدر جذاب باشد و ایدههای خوبی پشت آن باشد، باید با ذوق و سلیقه بیننده تسویه حساب کرد که تابع سطح محرکهایی است که قبل از ورود به فیلم میتواند آنها را در برگیرد. پس زمینه خوب برادران لیلا را میتوان در آن گروه قرار داد، زیرا گزارشی از وضعیت اجتماعی-اقتصادی ایرانِ چند سال پیش را با تعداد زیادی تفاوتهای ظریف که از مذهب تا زندگی کاری یا خانوادگی است در برمیگیرد.
همچنین ببینید:
نقد سریال پوست شیر سریالی پر از لات و لوت با داستان پوچ و بی محتوا
البته این فیلم پر از کاراکترِ بدبخت ایرانی و جایزهبگیر است. یکی از آنها لیلا است. او گرفتار فقر و ناامیدی است. برادران لیلا جامعهای مردسالار را به تصویر میکشد که در آن زنان حکمِ اشیاء را دارند و خدمتکار هستند. اما سوال اینجاست که آیا در جامعه کنونی ایران چنین وضعیتی حاکم است؟ بنده به عنوان یک نقادِ فیلم و یک انسانِ اجتماعی چنین تصوری از جامعه ایران ندارم. این وضعیت را منکر نمیشوم، هست اما نسبت به سالهای قبل شدیدا کم شده و درون مایهی فیلم برادران لیلا را تا حدودی سیاهنماییِ جشنوارهای میدانم.
نظر گاردین – پیتر برادشاو
سعید روستایی، فیلمساز ایرانی، یک درام خانوادگی بزرگ، جذاب و شخصیت محور را به سبک ایتالیایی-آمریکایی، با بازی های خشن، صحنه عروسی باشکوه و تاثیراتی از روکو و برادرانش ویسکونتی و پدرخوانده کاپولا ارائه می دهد. حتی در دعواها و درگیری های فیلم هم نشانه هایی از آرتور میلر دیده می شود.
لیلا با پدر و مادر مسن خود زندگی می کند. او از کمردرد دورهای ناشی از استرس و کار زیاد رنج میبرد و اساساً تنها نانآور خانواده با حقوق ثابت است و از چهار برادر بالغ خود حمایت میکند. در این میان، پرویز چاق (با بازی فرهاد اصلانی) به عنوان نظافتچی در یک مرکز خرید مشغول به کار است، اما شغل او برای تامین مخارج خانواده اش کافی نیست. خانواده ای که با تلاش برای داشتن یک پسر بزرگ و بزرگتر می شود. فرهاد (با بازی محمدعلی محمدی) تنها به تماشای کشتی آمریکایی از تلویزیون علاقه دارد. منوچهر (با بازی پیمان معادی) که بیکار است به دنبال نقشه های زیرکانه برای پس گرفتن سرمایه های بادآورده اش است و علیرضا (با بازی نوید محمدزاده) به تازگی به دلیل عدم موافقت روسا با درخواست او در کارخانه دست از کار کشیده است.
پرگویی و حرف های الکی و بی مورد
پرگویی «برادران لیلا» سببساز آسیب دیگری هم شده است؛ روستایی از همان فیلم اولش قدر تک لحظات ناب سینمایی را میدانست. همان لحظاتی که میتوانستند برای خود حیاتی مستقل از فیلم دست و پا کنند و مثلا در فضای مجازی مدام دست به دست شوند و به شهرت اثر و سازندهاش اضافه کنند. لحظاتی مانند سکانس معروف به «سمیه نرو» با آن مونولوگ طولانی نوید محمدزاده در فیلم «ابد و یک روز» چنین خاصیتی پیدا کردند و نه تنها خود به خود دیده شدند، بلکه به نوعی به دیده شدن هر چه بیشتر فیلم هم کمک کردند و اینگونه به شکلی به تبلیغ مثبت تبدیل شدند.
سایت شما فقط بلده از فیلمای سفارشی تعریف و تمجید کنه و از فیلمای اینجوری بد بگه
در واقع این فیلم ، سیاه نمایی نیست.، واقعیت امروز جامعه ایرانی است ، بی پرده بگویم اگر شما در چنین شرایطی زندگی نمی کنید فرد خوشبختی هستید و باید خوشحال باشید . در همین روزها من شاهد بسیاری از صحنه های فیلم در واقعیت و زندگی روزمره هستم ، در بین افراد فامیل یا آشنایان . شاید بتوان گفت کسانی که این فیلم را دور از جامعه ایران میدانند در واقع خودشان از متن جامعه و مشکلات مردم فاصله دارند .
خوشبین باشید
شایدم زندگی سعید روستایی این شکلی بوده،
مثلا باباش تو ظرفشویی ادرار میکرده، م که رفته این فیلم رو ساخته و به عنوان زندگی ایرانیها به دنیا معرفی کرده
کثیف ترین سکانس فیلم ایرانی.
هرچی بیشتر جمهوری اسلامی و مردمش و حقیرتر و فقیرتر نشون بدی، در جشنواره کَن در خارج از ایران بیشتر اسکار میگیری و برنده میشی
تو جشنواره کن اسکار نمیدن
واقعیت تلخ زندگی در ایران امروز رو نشون داد وعالی نشون داد تورم یا همون مالیات پنهان ۵۰ درصد فقر وبیکاری و بی عدالتی بیداد میکنه