بریدن رگ فرانک دختر 5 ساله توسط پدرش در مشهد پدر خودکشی کرد +عکس و جزئیات را در این صفحه از مجله شبونه مشاهده نمایید.
بریدن رگ فرانک دختر 5 ساله توسط پدرش در مشهد
روز گذشته اتفاق وحشتناکی در مشهد رخ داد
مرد جوانی به دختر ۵ ساله خود شربت خواب داده و بعد از اینکه او به خواب رفته شاهرگ او را زده است و این دختر جانش را از دست داده
نام دختر ۵ ساله فرانک بوده که به درخواست پدرش شربت متادون خورده و بیهوش میشود و پدرش با چاقو رگ دستان این دختربچه را میزندتا بمیرد و سپس خودش هم خودکشی میکند.
این اتفاق وحشتناک در حال حاضر به تیتر اول رسانه های کشور تبدیل شده است
پدر فرانک بعد از اینکه مطمئن شد دخترش جانش را از دست داده اقدام به خودکشی کرد و به زندگی خود پایان داد
ماجرای کامل
ماجرا از این قرار بود که ساعت ۲۱ جمعه بوی شدید گاز شهری باعث میشود مرد جوانی از خانه بیرون بیاید و به سراغ منبع گاز برود سپس متوجه می شود که بوی گاز از منزل برادرش در طبقه همکف می آید و بعد از اینکه درب میزند کسی درب را باز نمیکند و قفل در را شکسته و وارد خانه میشود
وقتی که اتاق ها را چک می کند جسد برادر و برادرزاده اش را میبیند که غرق در خون بر روی زمین افتاده اند
فرانک پنج ساله را به آغوش گرفته و به سمت حیاط خلوت پشت ساختمان می رود تا شاید کاری برای او کند
بلافاصله پلیس ۱۱۰ را از ماجرا باخبر کرده و نیروهای امدادی اورژانس ۱۱۵ به همراه پلیس به محل وقوع حادثه می آیند
بعد از بررسی دختر ۵ ساله مشخص شد که او فوت کرده اما پدر ۳۵ ساله اش هنوز نفس می کشید و بلافاصله او را به بیمارستان منتقل کردند
در کنار این مرد ۳۵ ساله چند برگه نوشته هم وجود داشت که گویا وصیتنامه این مرد ۳۵ ساله بود
این مرد در برگه نوشته بود که نام من فراز بوده و فرزندم را با خوردن شربت متادون بیهوش و سپس کشته ام چرا که با همسرم اختلاف دارم و حالا دیگر نه من توی این دنیا هستم و نه دخترم.
بررسی های مقدماتی و میدانی مقام قضایی بیانگر آن بود که آثار بریدن شاهرگ هر دو دست «فرانک 5 ساله» نیز روی دستان کوچک وی خودنمایی می کند!
بدین ترتیب با اهمیت یافتن ماجرای وحشتناک قتل دختر پنج ساله، گروهی از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی با نظارت مستقیم سرهنگ مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی آگاهی) وارد عمل شدند وتحقیقات گسترده ای را با دستورات ویژه قاضی دکتر زرقانی آغاز کردند.
در وصیتنامه پدر مشهدی چه نوشته بود؟
در بخشی از دست نوشته های قاتل که در صحنه جنایت باقی مانده، چنین آمده است که «من «فراز» هستم و با حدود 20 سی سی متادون بچه ام را کشتم، چون مادرش ما را تنها گذاشت و از خانه فرار کرد و به شهرک نوده رفت! به او گفتم بچه من وابستگی عجیبی به تو دارد و بدون تو نمی تواند نفس بکشد، اگر نباشی دق می کند! نرو! نزد بچه ات بمان! اما او ول کرد و رفت.
الان هم در بولوار نجفی تحت حمایت خلافکاری معروف به «خالدار» و کسی قرار دارد که نام او را «جو» در گوشی تلفنم ذخیره کرده ام و … آن ها پول های همسرم را بالا کشیده اند اما او آن ها را انتخاب کرد و مرا با بچه ای تنها گذاشت که بدون مادر صبر نمی کند! او در ادامه خطاب به همسرش نوشته است «ر» تقاص این کار را پس می دهی و من هم که می خواهم پشت سر بچه ام بمیرم همه اش به خاطر توست! تلاش کردم تا همسرم را به خانه بازگردانم حتی به او اجازه دادم در خانه «شیشه» بکشد! ولی باز هم با همان سابقه داران و خلافکاران رفت!