مهران رنجبر کیست و اهل کجاست
مهران رنجبر بازیگر تئاتر و سینما و تلویزیون متولد ۱۵ خرداد ۱۳۶۱ در خرم آباد میباشد او فارغ التحصیل ادبیات دراماتیک است ، ۳ برادر دارد که هر ۳ دکتر هستند ، از ۱۴ سالگی کار بازیگری را از تئاتر آغاز کرد ، وی تا کنون در سریالهای تاوان ، نون و ریحون و ۵ کیلومتر تا بهشت به ایفای نقش پرداخته است و با سریال آوای باران در نقش کیانوش به شهرت رسید.
بیوگرافی مهران رنجبر بازیگر
- نام اصلی: مهران رنجبر
- تاریخ تولد: ۱۵ خرداد ۱۳۶۱
- سن: 41 سال
- محل تولد: خرم آباد
- اهل کجاست: خرم آباد
- تحصیلات: لیسانس ادبیات دراماتیک
- قد: 176 سانتیمتر
- حرفه: بازیگر و کارگردان و نویسنده
- شروع فعالیت: 1375 تاکنون
- شهرت: نقش کیانوش در سریال آوای باران
- پیج اینستاگرام:
مهران رنجبر بازیگر و نویسنده و کارگردان مطرح کشورمان میباشد در پانزده خرداد ۱۳۶۱ در شهر بروجرد به دنیا آمده است
او با درخشش در نقش کیانوش در سریال آوای باران به شهرت رسید و موفق شد که گام مهمی را در عرصه بازیگری بردارد.
وضعیت تاهل
ایشان در حال حاضر مجرد میباشد
تحصیلات
در بیوگرافی مهران رنجبر امده است او در رشته ادبیات دراماتیک تحصیل کرده و دوران کودکی خود را در شهرستان بروجرد سپری کرده و سپس به خرمآباد نقل مکان کرد و در نهایت در سال ۱۳۸۰ به همراه خانواده به تهران آمد و در سن ۱۴ سالگی برای بازیگری در تئاتر انجام میداد.
سوابق هنری
وی بیش از ۴۰ کار نمایشی را در تماس بازی کرده است در سال ۱۳۸۴ نمایش روز داخلی ۱۲ شب به کارگردانی مهران هنرمند را در سالن اصلی تالار مولوی اجرا کرد بعد از حضور موفق در نمایش و تئاتر وارد بازیگری در سینما و تلویزیون شد و در سال ۱۳۸۰ تجربه کارگردانی در تئاتر را با نمایش خیانت در پاییز ۱۹۸۳ به دست آورد او ۳۷ کار نمایشی را در مجموع کارگردانی کرده است
فیلم های سینمایی مهران رنجبر
مهران رنجبر اولین تجربه خود را در مقابل دوربین در فیلم ویدیویی پیتوک به کارگردانی مجید توکلی به دست آورد و سپس در سریال تابان در سال ۱۳۸۹ تجربه حضور در تلویزیون و کسب کرد او همچنین در سریال های نون و ریحون و پنج کیلومتر تا بهشت و ضیافت نامه آقای مدیر و آخر خط حضور داشته است
سریال آوای باران به کارگردانی حسین سهیلی زاده معروفترین کار تلویزیونی می باشد که موفق شد به شهرت فراوانی دست پیدا کند
همچنین ببینید: بازیگر نقش کودکی باران در سریال آوای باران کیست؟
بازی در نقش کیانوش یکی از کاراکترهای اصلی آوای باران او را به محبوبیت و شهرت فراوانی رساند در سال ۱۳۹۴ بازی در سریال مهر طوبی بازهم در کنار بازیگران شناخته شده همچنین آزاده زارعی به آفرین عبیسی بازی کرد.
به گزارش مجله شبونه وی درخصوص کاراکتر “کیانوش” اظهار داشت: علاقهمند با بازی در نقشهای چند بعدی هستم کاراکتر “کیانوش” را بدلیل اینکه دارای ابعاد مختلف شخصیتی بود، دوست داشتم زیرا این مقوله این شخصیت را خیلی جذاب میکند. ایفاگر نقش “کیانوش” ادامه داد: “کیانوش” مثل “باران” بیگناه است و جبر زمانه او را به دست “شکیب” میاندازد او و باران هر دو تمایل به ماندن در آن موقعیت را ندارند.
“رنجبر” درخصوص اینکه تا چه اندازه مطابق فیلمنامه پیش رفته، بیان کرد: کاراکتر “کیانوش” همانگونه که توسط نویسنده و “سهیلی زاده” طراحی شده بود دارای داستان مشخصی بود اما به هر حال در روند بازی چیزهایی هم به متن اضافه میشد که البته “محمد افسری” مدیر تصویربرداری کار، راهنماییهای عجیب و غریب و خوبی داشتند.
وی افزود: من سعی کردم ردپای خود را در کاراکتر “کیانوش” حفظ کنم و تیکههای رفتاری و دیالوگی را در کنار بازیگری و فیلمنامه نویسی انجام دهم زیرا تیکههای رفتاری و کلامی، کاراکتر را پختهتر میکند و در این صورت بازیگر یک کاراکتر را خلق میکند. رنجبر درخصوص لوکیشنهای این شخصیت عنوان کرد: لوکیشنهایی که من باران و “مهران احمدی” بازی میکنیم لوکیشنهایی عجیب و غریب و واقعی است.
15 سال بازی در تئاتر
“مهران رنجبر” درباره خودش می گوید: حدود 15سال بازیگر تئاتر هستم و در حوزهی تصویر گزیده کار میکنم و همچنین دو سالی هم به دلیل نبود کیفیت و معیارهای لازم، در هیچ سریالی بازی نکرده بودم ولی لطف خدا شامل حالم شد و “سهیلی زاده” به من اعتماد کرد و نقش مهمی را در “اوای باران” به من سپرد.
مهران رنجبر نویسنده، بازیگر و کارگردان تئاتر که پیش از این پرترههایی چون «استیو جابز» و «مارلون براندو» را بر صحنه تئاتر اجرا کرده، درباره جدیدترین اثر خود گفت: بعد از درگذشت دیگو آراماندو تصمیم داشتم پرتره «مارادونا» را روی صحنه ببرم. متأسفانه به دلایلی این امر میسر نشد ولی بلاخاره با همراهی عاشقانه و کمک دوستان این نمایش را تمرین و برای اجرا آماده کردیم.
به گفته نویسنده نمایشنامه وی با جمع آوری داستان های کوچه و بازار مربوط به مارادونا سعی داشته از وی تصویری ارائه کند هم قد و قواره Che، آن “چه” ای که تبدیل به پوستر و تی شرت و دیوارنگاره شیک اش شد مثل عادی شدن قرمزی تصویر کوکاکولا. مهران رنجبر برخورد اینچنینی با چهره چه گوارا را ترفندی می داند برای کاهش وزن “قهرمان” آن هم به سبک سرمایه داری و حل معظل وجودشان برای همیشه.
داستان بستری شدن بازیکن بزرگ فوتبال در بیمارستان روانی نیز یکی دیگر از داستان های آشنای مردم است که در این نمایش آگنجانده شده. آن حکایت معروف که بیشتر به اطیفه می ماند. همان داستانی که وقتی در آسایشگاه هرکدام از بیماران خود را فیلسوف یا موسیقی دان و نویسنده ای بزرگ می بیند از مارادونا که تازه به جمعشان ملحق شده نامش را می پرسند و وقتی او پاسخ می دهد مارادوناست همه متقاعد می شوند که او واقعا دیوانه است چراکه در توان هیچکس نیست که “دست خدا ” باشد…
دراین نمایش از تمایلات ضد فاشیستی مارادونا سخن می رود و همزمان از غرور ملی صحبت می شود، به ویژه داستان دست خدا و ارسال توپ به دروازه انگلیس. اینها پارادوکس هایی هستند که بازیگر باید توان عبور از آن را برای دیوار چهارم امکانپذیر کند.
پوشیده نیست که مارادونا علاوه بر محبوبیت جهانی همیشه خود را طرف مردم می دانست و دوست داشت صدای درد مردم باشد و علیه خشونت، جهانی شدن و علیه امپریالیسم صدای بلندی داشت. بیشتر از همه اینها برای همه روشن است که چقدر از هاولانژ بدش می آمد. و همین صدا بودن ها و بدآمدن ها دلیل اصلی مرگ او بود. اسیر پاپوش هایی که برایش دوخته بودند شد به رسوایی کشاندند و به فن هایش یادآوری کردند که ببینید اینهایی که دم از مردم می زنند چه کاره اند. برکسی پوشیده نیست که مارادونا در مقابل توطئه ها و توافقات غیرقانونی پشت صحنه فیفا سکوت نکرد. او عاشق چه (گوارا) بود، از فیدل (کاسترو) خوشش می آمد و گرایش های شدید ضد آمریکایی داشت. اینها همه آن چیزهاییست که یک الگوی مردمی نباید داشته باشد