تجاوز پسر جوان به مادرش که بارها تکرار میشد +عکس

تجاوز پسر جوان به مادرش که بارها تکرار میشد +عکس

تجاوز پسر جوان به مادرش که بارها تکرار میشد +عکس و جزئیات را در این بخش از حوادث مجله شبونه ببینید.

ماجرای تجاوز پسر جوان به مادرش

مها سال‌ها وقتی پسرش به خانه می‌آید، سعی می‌کند با قفل کردن خودش در اتاق، مانع رابطه‌ای شود که پسرش با او برقرار می‌کند؛ اما این کوشش‌های مادر درمانده پاسخ نمی‌دهد؛ او سرانجام مجبور می‌شود از اتاقش بیرون شود و همین که از اتاقش بیرون آید و توسط پسرش مورد تجاوز قرار بگیرد.

مها، مادری است که هم از رابطه با پسرش رنج می‌برد و هم از مکافاتی می‌ترسد که اگر شکایتی کند، پسرش را گرفتار کند

تجاوز پسر جوان به مادرش که بارها تکرار میشد +عکس

روایت امروز زندگی زنی است که سال‌ها مورد خشونت‌ جنسی پسرش واقع شده است؛ مها (نام مستعار) زنی است که سال‌ها مورد تجاوز پسرش قرار گرفته است؛ پسری معتاد به انواع مواد مخدر که باید تنها حامی مادر میان‌سالش باشد؛ اما همین که به خانه می‌رسد، به جان مادر میان‌سالش می‌افتد و از او استفاده‌ی جنسی می‌کند.

مها و پسرش تنها دو عضو خانواده استند که با هم زندگی می‌کنند؛ پسر معتاد به مواد مخدر است و بیش از آن که در خانه باشد، با دوستانش سرگرم مواد مخدر است؛ اما همین که نئشه به خانه می‌رسد، سراغ مادر تنهایش می‌رود.

مادری که سال‌ها تجاوزهای تنها پسرش را نادیده گرفته و دندان صبر بر جگر پاره‌پاره‌اش فرو می‌کند.

تجاوز پسر جوان به مادرش که بارها تکرار میشد +عکس

مها، مادر است و بارها تصمیم می‌گیرد مانع پسرش شود؛ اما پسرش که مرد است و بازوی مردانه دارد، به زور این کار را با مادر انجام می‌دهد؛ مادری که حتی نمی‌تواند به پلیس مراجعه کند تا تنها جگرگوشه‌اش را که بلای جانش شده، از دست بدهد.

مها در همان اوایل که پسرش چند باری قصد تجاوز بر او را می‌گیرد، می‌خواهد به پلیس مراجعه کند؛ اما قلب مادرانه‌اش برایش اجازه‌ی این را نمی‌دهد که تنها فرزندش را به زندان بفرستد.

او، صبر می‌کند که شاید روزی وجدان پسرش زنده شده و او را مانع شود؛ اما بی‌خبر از این که وجدان پسرش آن‌قدر در فلاکت نابود شده است که حتی توان دیدن رنج و تحقیر مادرش را ندارد.

مها سال‌ها وقتی پسرش به خانه می‌آید، سعی می‌کند با قفل کردن خودش در اتاق، مانع رابطه‌ای شود که پسرش با او برقرار می‌کند؛ اما این کوشش‌های مادر درمانده پاسخ نمی‌دهد؛ او سرانجام مجبور می‌شود از اتاقش بیرون شود و همین که از اتاقش بیرون می‌شود، پسرش سراغ او می‌رود و بر او تجاوز می‌کند.

مها، مادری است که سال‌ها بغضش را قورت می‌دهد و تحمل می‌کند. وقتی مها از آن‌چه پسرش بر او روا داشته است می‌گوید، بغض و شرم هم‌زمان در چهره‌ اش نمایان است.

بغض از ناتوانی زنی که سال‌ها مجبور شده است به خواست‌های نامشروع پسرش تن بدهد و شرم از این که پسرش را شاید درست تربیت نکرده که چنین روزی بر روزگار او آورده است.

مها که شخصیت پسرش را قابل اصلاح نمی‌داند؛ این همه سال را برای این صبر می‌کند تا صدای این فاجعه به بیرون از خانه‌اش درز نکند که هم پسرش را از دست بدهد و هم زبان مردم را باز کند بر بی‌کفایتی پسرش و او که این پسر را زاییده و بزرگ کرده است.
صبر ایوبی مها، روزی سر می‌رسد و پس از یک تجاوز بی‌رحمانه و همراه با خشونت از سوی پسرش، مجبور می‌شود به اداره‌ی پلیس مراجعه کرده و شکایتش را درج کند.

او حالا با غمی که چشم‌هایش را تا کاسه‌ی سرش فرو برده است، انتظار این را می‌کشد که پسرش، تنها جگرگوشه و بلای جانش را به سزای اعمالش برساند.

منبع: صبح کابل

ثبت بیوگرافی شما یا کسب و کارتان در گوگل ♥ آیا شما هم میخواهید بیوگرافی تان یا کسب و کارتان در گوگل ثبت شود؟ اینجا را ضربه بزنید
 

یک نظر

  1. خاک توسر پسر جقی و بی غیرت کنن،همون موقع باید به پلیس میگفت تا آلتشو قیچی کنن و توی دهنش بکنن،کثافته معتاده جقی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *