عمو یحیی قهوه چی کیست؟ ماجرای قصاص و اعدام عمو یحیی

عمو یحیی قهوه چی کیست؟ ماجرای قصاص و اعدام عمو یحیی را در ادامه این بخش از مجله شبونه مشاهده نمایید.

عمو یحیی قهوه چی کیست؟

عمو یحیی یکی از قهوه چیان خوش برخورد و معروف در دربند تهران بوده که در شهریور ۱۳۹۸ در یک نزاع باعث شد مرد میانسالی به نام رشید را مورد ضرب و جرح با چاقو قرار داده و این شخص به دلیل خونریزی شدید جانش را از دست بدهد’

پلیس عمو یحیی قهوه چی را دستگیر کرده و حالا خبر رسیده که حکم قصاص برای او در نظر گرفته شده است

بسیاری از سلبریتی ها تلاش می کنند تا رضایت خانواده مقتول را به دست آورده و عمو یحیی را از اعدام نجات بدهند

ماجرای قتل

ماجرا از این قرار است که عمو یحیی با یکی از شرکای خود به نام رشید در قهوه خانه معروف دربند درگیر شده و با ضربه چاقو او را زخمی میکند اما به دلیل خونریزی شدید این شخص فوت میکند و ماموران انتظامی به سراغ عمو یحیی 50 ساله رفته و او را دستگیر می کنند

او در میان سلبریتی های کشورمان محبوبیت زیادی دارد و بسیاری از بازیگران و چهره های سرشناس کشورمان با او عکس یادگاری گرفتند و با او رابطه بسیار خوبی دارند

حالا کاربران شبکه‌های اجتماعی تلاش می‌کند به همراه سلبریتی ها که برای او رضایت بگیرند تا قصاص نشود

گفته می‌شود که حکم او در شعبه دهم دادگاه کیفری در استان تهران حکم قصاص تعیین شده است

ماجرای کامل قتل

یحیی در تشریح جزئیات ماجرا گفت: صاحب قهوه خانه ای زیر پله ای در خیابان دربند هستم. ۳۵ سال بود که با رشید شریک بودم و قهوه خانه ما به پاتوق بازیگران و سلبریتی ها تبدیل شده بود. رشید قول داده بود تا سرقفلی مغازه را به من برگرداند اما هر بار طفره می رفت.

وی ادامه داد: آخرین بار از او خواستم تا به قولش عمل کند اما گفت که تصمیم ندارد سرقفلی را به من برگرداند .به همین خاطر عصبانی شدم و با چاقویی که در دست داشتم به یک ضربه به او زدم.

وی در حالی که سرش را پایین انداخته بود گفت :باور کنید نمی‌دانم چرا دست به چنین کاری زدم. من آن موقع فشار خون بالا داشتم و در آن لحظه تعادلم را از دست داده بودم. حتی به خاطر ندارم که ضربه را چطور به مقتول زدم.

من سالها بود که رشید و خانواده اش را میشناختم .خانواده او همیشه به من لطف و محبت داشتند و من شرمنده آنها هستم و می دانم اشتباه کرده ام و بعد از قتل پشیمان شدم و به همین خاطر وقتی دوستانم رشید را به بیمارستان رساندند من در قهوه خانه ماندم و فرار نکردم .من از همان ابتدای دستگیری نیز حقیقت را به پلیس گفتم. حالا هم می‌گویم شرمنده هستم .