اشعار

در خراباتِ مُغان گر گذر افتد بازم | غزل شماره 335 حافظ

متن غزل شماره 335 از دیوان غزلیات حافظ را در ادامه میتوانید بخوانید و در انتها تفسیر این غزل برای فال آمده است. در خراباتِ مُغان گر گذر افتد بازمحاصلِ خرقه و سجاده، روان دربازم حلقهٔ توبه گر امروز چو زُهّاد زنمخازنِ میکده فردا نَکُنَد در، بازم ور چو پروانه …

بیشتر بخوانید »

گر دست رَسَد در سرِ زُلفینِ تو بازم | غزل شماره 334 حافظ

متن غزل شماره 334 از دیوان غزلیات حافظ را در ادامه میتوانید بخوانید و در انتها تفسیر این غزل برای فال آمده است. گر دست رَسَد در سرِ زُلفینِ تو بازمچون گوی چه سرها که به چوگانِ تو بازم زلفِ تو مرا عمر دراز است ولی نیستدر دست، سرِ مویی …

بیشتر بخوانید »

نمازِ شامِ غریبان چو گریه آغازم | غزل شماره 333 حافظ

متن غزل شماره 333 از دیوان غزلیات حافظ را در ادامه میتوانید بخوانید و در انتها تفسیر این غزل برای فال آمده است. نمازِ شامِ غریبان چو گریه آغازمبه مویه‌هایِ غریبانه قِصه پردازم به یادِ یار و دیار آن چُنان بِگِریَم زارکه از جهان رَه و رسمِ سفر براندازم من …

بیشتر بخوانید »

مزن بر دل ز نوکِ غمزه تیرم | غزل شماره 332 حافظ

متن غزل شماره 332 از دیوان غزلیات حافظ را در ادامه میتوانید بخوانید و در انتها تفسیر این غزل برای فال آمده است. مزن بر دل ز نوکِ غمزه تیرمکه پیشِ چشمِ بیمارت بمیرم نِصاب حُسن در حدِّ کمال استزکاتم دِه که مسکین و فقیرم چو طفلان تا کِی ای …

بیشتر بخوانید »

به تیغم گَر کشد دستش نگیرم | غزل شماره 331 حافظ

متن غزل شماره 331 از دیوان غزلیات حافظ را در ادامه میتوانید بخوانید و در انتها تفسیر این غزل برای فال آمده است. به تیغم گَر کشد دستش نگیرموگر تیرم زَنَد منّت پذیرم کمانِ ابرویت را گو بزن تیرکه پیشِ دست و بازویت بمیرم غمِ گیتی گر از پایم درآردبجز …

بیشتر بخوانید »

تو همچو صبحی و من شمعِ خلوتِ سَحَرم | غزل شماره 330 حافظ

متن غزل شماره 330 از دیوان غزلیات حافظ را در ادامه میتوانید بخوانید و در انتها تفسیر این غزل برای فال آمده است. تو همچو صبحی و من شمعِ خلوتِ سَحَرمتبسمی کن و جان بین که چون همی‌سِپُرَم چُنین که در دلِ من داغِ زلفِ سرکَشِ توستبنفشه زار شود تُربَتَم …

بیشتر بخوانید »

جوزا سَحَر نهادْ حمایل برابرم | غزل شماره 329 حافظ

متن غزل شماره 329 از دیوان غزلیات حافظ را در ادامه میتوانید بخوانید و در انتها تفسیر این غزل برای فال آمده است. جوزا سَحَر نهادْ حمایل برابرمیعنی غلامِ شاهم و سوگند می‌خورم ساقی بیا که از مددِ بختِ کارسازکامی که خواستم ز خدا شد مُیَسَّرَم جامی بده که باز …

بیشتر بخوانید »

من که باشم که بر آن خاطِر عاطِر گذرم؟ | غزل شماره 328 حافظ

متن غزل شماره 328 از دیوان غزلیات حافظ را در ادامه میتوانید بخوانید و در انتها تفسیر این غزل برای فال آمده است. من که باشم که بر آن خاطِر عاطِر گذرم؟لطف‌ها می‌کنی ای خاکِ دَرَت، تاجِ سرم دلبرا بنده نوازیت که آموخت؟ بگوکه من این ظَن، به رقیبانِ تو …

بیشتر بخوانید »

مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم | غزل شماره 327 حافظ

متن غزل شماره 327 از دیوان غزلیات حافظ را در ادامه میتوانید بخوانید و در انتها تفسیر این غزل برای فال آمده است. مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارمهوادارانِ کویش را چو جانِ خویشتن دارم صفایِ خلوتِ خاطر از آن شمعِ چِگِل جویمفروغِ چشم و نورِ …

بیشتر بخوانید »

در نهانخانهٔ عِشرت صَنَمی خوش دارم | غزل شماره 326 حافظ

متن غزل شماره 326 از دیوان غزلیات حافظ را در ادامه میتوانید بخوانید و در انتها تفسیر این غزل برای فال آمده است. در نهانخانهٔ عِشرت صَنَمی خوش دارمکز سرِ زلف و رُخَش، نعل در آتش دارم عاشق و رندم و میخواره، به آواز بلندوین همه منصب از آن حورِ  …

بیشتر بخوانید »